شما به نکاتی اصرار میکنی که ما با آن مخالفتی نداریم. فکر نمیکنم که در این بحث هیچکس گفته باشد که همهٔ متون ایران بی نقطه بوده است یا اینکه ما باید به گذشتهٔ خطمان بیاعتنایی کنیم
اصلا مبنای دیزاین بر استفاده و آنالیز آنکه تا حالا صورت گرفته انجام میشود. هیچ کس نمیخواهد چشمش را به گذشته ببندد. اما یک تفاوتی هست بین مطلق دانستن و پرستیدن گذشته و بررسی و نقد آن.
اتفاقا بر عکس آنکه شما فکر میکنی، مردم همیشه حتی در زمانهای معاصر خودشان، با خواندن خطوط ناخوانا مشکل داشتند و اینکه در آن زمان زندگی میکردند، خواندنش را راحت نمیکرده. همانطور که قبلا هم گفتم، اغلب در نوشتن با خطوط فارسی خوانایی در درجهٔ اول اهمیت قرار نداشته است. شکسته هم برای سریعتر نوشتن با قلم نی اختراع شد و نه برای خواناتر نوشتن. کلمات و حروف بنحوی با هم ترکیب شدند تا سریعتر نوشته شوند. چون هر چه قلم را کمتر از روی کاغذ بردارید سریعتر مینویسید. حروفی که قبلا به هم نمیچسبیدند مثل د، ر، و، ا به هم چسبیدند و ن، ی و ل بصورت کشیده در آمدند که نوشتنش سریعتر است. حالا این را بد خط و توی هم بنویسیدش و نقطههایش را هم بیخیال بشوید میشود معما. معما هم همیشه سخت است و به زمان بستگی ندارد. البته اگر کارتان صبح تا شب حل و طرح معما باشد مسلما در حل آن واردتر میشوید. من که خودم ممتاز دارم، با خواندن این معجزات خط شکسته مشکل دارم! چند سال عمرم را هم صرفش کردهام. در اینکه مردم آن زمان از ما بیشتر به خط کوفی آشنا بودند که بحثی نداریم. اما وقتی چیزی ناخواناست، ناخواناست. آن نوشته را هم لازم نیست ششصد سال عقب ببرید، تا همین پنجاه، شصت سال پیش، بسیار رایج و روزمره بود و در زمان پدر بزرگ و یا حتی پدر شما هنوز ماشین تحریر و حروفچینی برای استفادهٔ همه اینقدر رایج نبود.
خطوط کوفی بنایی هم بیشتر جبنهٔ تزیینی داشته است. تحول و شکلش را هم بیشتر مدیون آجر است و مسجد تا خط کوفی. وقتی به شما یک مقدار آجر بدهند که با آن بنویسید، جور دیگری غیر از آن نمیتوانید بنویسید. یعنی مادهٔ اولیه فرمش را تحمیل کرده. یک گرید بسیار درشت است. حالا شما میخواهید یک سطحی را پر کنید، شروع میکنید به شکستن کلمات و حروف. استفادهٔ خودش را هم داشته از آسمان هم نیامده است. هر جا هم که خوانایی منظور بوده از آن استفاده نکردهاند، معمولا مثلا یا سنگ را کندهاند یا روی گچ یا با کاشیکاری نوشتهاند و از خطوط خواناتری مثل نسخ و ثلث و نستعلیق استفاده کردهاند.
متاسفانه ما اینقدر مسحور خطاطی شدهایم که به آن احساسی نگاه میکنیم. سابقه و پیشینهٔ آکادمیک هم در این زمینه به آن صورت نداریم. خطاطانمان را با طراحان خط اشتباه گرفتهایم و راستش در این میدان خیلی عقبیم. حقمان همین است که تاهوما را به آنجایمان فرو کنند!
m]reza نوشته است:(این که چگونه فرهنگ ملتی تا این حد به این سوی ناروشنی و ابهام رفته است که حتی از نقطه گذاری کلمات در متن یک نامه ی کاری یا شخصی ابا دارد هنوز برای من قابل درک نیست.)این ها برای من همین مفهوم بی اعتنایی را داشت شما جور دیگری فهمیدید ؟
m]reza نوشته است:فرقی هم نمی کند که موردش به بیست سی سال پیش و زحمات افرادی مثل حسن فیروزخانی یا دیگرانی که در این عرصه زحمت کشیده اند باشد یا دویست سال پیش که دوران اوج خوشنویسی ما در زمان قاجار بوده به عنوان دوره ای تاریک و مبهم در خط نمایانده شود یا...همه گذشته ماست که در ابتدا انکار شد.
پس حوزه چاپ مد نظرتان نبود من هم با مثال خوشنویسی در دوره قاجار خواستم بگویم حرفتان درست نیست(این که چگونه فرهنگ ملتی تا این حد به این سوی ناروشنی و ابهام رفته است که حتی از نقطه گذاری کلمات در متن یک نامه ی کاری یا شخصی ابا دارد هنوز برای من قابل درک نیست.)
خوب من هم دو عکس کاملا واضح و با نقطه گذاشتم که یکی از آن ها به خط نسخ بود نه شکسته هر دو هم به دوره قاجار می رسیدند.من که جرات ندارم این طور با قطع حرف بزنم چون اسناد دوره قاجار بسیار زیادند و هنوز موجودند و در نقاط گوناگونی از ایران پراکنده اند.اصلا هیچ سندی از دوران قاجار ندیده ام که به خط شکسته نوشته نشده باشد، از نامه ی معمولی گرفته تا عقد نامه و سند زمین.
(که نازنین کار آقای حسین حقیقی است.)هر چه هم هست ساخت اروپایی است، از نازنین گرفته تا میترا و یاقوت.
چه حرکت خوبی انجام شده؟
هر چه هم هست ساخت اروپایی است، از نازنین گرفته تا میترا و یاقوت.
حدود چهارصد سال گذشت تا چاپ سربی با حروف جا به جا شو (Movable Type) به ایران رسید. چرا؟ ملت هایی (منظورم ملل خاورمیانه است) با این سابقه ی درخشان در خوشنویسی چرا در زمینه ی طراحی حروف جدید برای نیازی جدید (ماشین چاپ و کامپیوتر) تا این حد حالت رکود داشته اند و دارند، و
چرا چهارصد سال در مقابل پذیرفتن مکانیسم جدید انتشار کتاب و نشریات پایداری کردند؟
کاربران حاضر در این انجمن: بدون کاربران آنلاین و 0 مهمان