البته من دنبال تغییر رای شما نیستم ولی این مقاله. تحقیقی دلسوزانه و بیغرض در باب این ی کرده است و بیشک شایسته خواندن است اگر صفحات ایرماگ شلوغ نمیشد یکایک اوراقش را اینجا مینشاندم
Nyaiesh نوشته شده:البته من دنبال تغییر رای شما نیستم ولی این مقاله. تحقیقی دلسوزانه و بیغرض در باب این ی کرده است و بیشک شایسته خواندن است اگر صفحات ایرماگ شلوغ نمیشد یکایک اوراقش را اینجا مینشاندم
یکی اینکه همگان حتی آقای جعفر مدرس صادقی متفقالقولند که این علامت بالای ه، همزهی عربی نیست بلکه شکلی کوتاهشده از ی فارسی بوده است که بعداً با همزه اشتباه گرفته شده چون همشکل آن بوده است. و در واقع این گسست آموزشی، موجب آشفتگیها و اختلافات فراوانی شده است. (که مثلاً من هرگز یادم نیست در دبستان و بعد از آن، این ٔ را به عنوان شکلی از ی به ما درس داده باشند. همان «همزه» یا «۶ کوچولو» در خاطرم هست.)
دوم اینکه آیا باید به نوشتن این ی به شکل کوچکشدهاش بالای ه ادامه داد؛ یا اینکه حضور آن را مستقلاً و بزرگ، بعد از ه به رسمیت شناخت؟
مورد دوم، اگر هٔ انتخاب شود، مخصوصاً در اشعار، موجب عدم یکدستی میشود. در این چاپ مثنوی که مصحَّح دکتر محمدعلی موحد است، هم هٔ را داریم که باید با صدای یِ خوانده شود (که مثلاً، کوزهٔ را به همین شکل نوشتهاند)، هم بارها این ی، باید به شکل یْ خوانده شود و لذا، از آن جایگاه بالایی به کنارهی ه آمده است (مثل فرشتهیْ در تصاویری که فرستادهام). یا مثالی که در پستهای پیش زدم و در گیومه قرار دادن یک عنوان… شاید در یک متن، این موارد زیاد نباشد. اما هست به هر حال. آیا باید اصل بر هٔ باشد و »ی یا یْ را به عنوان استثا پذیرفت؟…
یا کلاً همه را به هی تبدیل کرد؟…
حقیقتش این است که هم هٔ و هم هی هر کدام مزایا و معایب خودشان را دارند و حداقل در لحظهی حاضر و بر مبنای مستندات موجود، نمیتوان گفت (یا حداقل من نمیتوانم بگویم) کدام ارجح است. ذوق زیباییشناسانه و عادت و سنّت، رأی به «هٔ» میدهد اما…
علی جان، اگر تصمیم گرفتی با "ی" بزرگ بنویسی، خب بنویس. این داستان "ی" و یای کوچک آنقدرها پیچیده نیست. اما اینقدر سرش اینجا بحث کردیم که انگار موجب یک مقداری سوءتفاهم هم شده.
خلاصهٔ داستان این است که این "ی" وقتی بعد از "ه" نوشته میشده، کوچک شده و بالای "ه" میرفته. خیلیها هم کلا قید نوشتنش را میزدند، که در نوشتن قلمی فارسی چیز عجیبی نیست. همانطور که تنوین را نمینوشتند. اینکه من یک جا آوردم که این را بجای "ای" هم نوشتهاند، کلا چیز رایجی نبوده و اگر الان "خانهای" را "خانهٔ" بنویسیم، مسلما غلط است.
اما در شعری که اینهمه خاطرت را ناراحت کرده:
گفت با خود گنج در خانهیْ من است
این را میشود نوشت:
گفت با خود گنج در خانهْٔ من است
دقت کن که کلمهٔ خانهٔ در حقیقت خانهِٔ است که صدای زیرش را ننوشتهایم (همانطور که اگر مثلا کسی با لهجهٔ خاصی بخواهد بگوید خانهَٔ، یک زِبَر میرود آن بالا). حالا اگر آن سکون دارد، بایستی بنویسیمش. حالا بنظرت عجیب میآید؟ خب کلمهٔ عجیبی است.
ولی همانطور که اول گفتم، این "ی" جدا دیگر غلط نیست، چون جا افتاده. هر چند من از آن خوشم بیاید یا نیاید.
-------------
پانویس:
- اگر خواستی که یای کوچک با کسره هر دو به زیر ه نروند (به لطف پیروی از زبان عربی) باید بینشان یک نیمفاصله هم تایپ کنی.
- برای سکونِ تنها، در یونیکد دو کد U+FE7E و U+0652 وجود دارد که فرق آنها را من نمیدانم. در کیبورد استاندارد فارسی مک، این علامت با گرفتن شیفت روی حرف ض نوشته میشود. جالب است که این را من دیگر اصلا در کیبورد QWERTY فارسی در کتالینا پیدایش نمیکنم که باگی است که باید به اپل گزارش کرد. اگر پیدایش کردید، ممنون میشوم اگر جایش را به من هم بگویید.
درود ایلیا جان. ممنونم از نظراتت. در بحثهای اینشکلی، طبیعی است که گاهی بحثها بالا بگیرد. حتی بین «استوانههای ادب فارسی». از دل این صحبتها، ممکن است جرقهای زده و چیزی زاده شود. هر کسی دوست دارد، در صحبتها شرکت میکند و هر کسی هم دوست ندارد، میتواند شرکت نکند. فرمول ریاضی هم نیست که یک جواب واحد داشته باشد. هرچند برخی فرمولهای ریاضی هم از جمله معادلات نسبیت اینشتین، پاسخ واحدی ندارند. پس ممکن است از دل اینها، بتوان رویکرد تازهای پیش گرفت یا رویکردی را آپدیت کرد و حتی از رویکردی، عدول کرد. دغدغهٔ/ی خاطر بابت نوشتن یک بیت یا جمله هم، چیزی نیست که خاطر را ناراحت کند. یک مسئله است که مثل هر مسئلهٔ/ی دیگری، فرایند حلش هم جذابیت دارد هم جاهایی زحمت و عرق ریختن فکری. آن علامت سکون بالای ٔ هم ایدهای است برای خودش؛ خارج از چهارچوب فکر کردن، جالب است حتی اگر نتیجهاش خیلی کاربردی نباشد.
شاید شما هم مثل من نمیدانستید که کتابخانهی ملی با ایجاد «سامانهی نشریات ایران» (سنا) برخی از نشریات قدیمی ایران را روی وب گذاشته است. این را از مجلهی همشهری شمارهی ۷۴ (۱۷ آبان ۹۹) فهمیدم. در این مجله، عکسهایی از آن مجلات چاپ شده که یکیاش به این مبحث ما در اینجا مرتبط است.
گویی مطابق با کتابهای خطی، در آن زمان بودهاند کسانی که هنوز اصرار داشتهاند برای «ی» « ٔ » بگذارند. چیزی که به مرور زمان کنار گذاشته شده و امروز برای ما خطا به نظر میآید. شاید ما هم در دوران گذاری داریم به سر میبریم که بالاخره ذهنیت عموم بپذیرد استفاده از «هی» زشت نیست یا حتی اگر هم هست، کارکردش مهمتر است.
شما را به خدا فحشم ندهید. فقط میخواهم بحثی را که اینجا دنبال کردهایم، از جوانب علمیتر و واقعیتری ببینیم. این عکس را از سالنامهی پارس، نوروز ۱۳۰۶ و به نقل از کانال تلگرامی کتابنما میآورم.
قصدم این است که بگویم نگارش امری لایتغیر نیست و میتواند و باید تغییر کند. در این متن میبینید که کلاً هیچ «گ» وجود ندارد. هر چه «ک» و «گ» است را همگی به یک شکل نوشتهاند. علتش را واقعاً نمیدانم. اوایل تصورم این بود که چون این حروف از دستگاههای چاپ عربی آمدهاند، «گ» در میانشان غایب بوده اما خیلی زود فهمیدم حدس نادرستیست چون بقیهی حروف فارسی در میانشان غایب نیست (مثلاً «هیچ» را در متن ببینید). شاید آن موقع هم یک زیباییشناسیای میگفته آن سرکش بیمعنای بالای «گ» زشت است. نمیدانم. اما امروزه، نه تنها برای ما زشت نیست، که لازم است و خواندن این متن حتی برایمان نامأنوس و بادشواریست.
یک خاطره هم از این سرکش روی «گ» برایتان تعریف کنم. شناسنامهی من به دلیل همین علت نامعلوم، توسط مأمور ثبتاحوالی که سند میزده است «ارژنک» ثبت شده بود. سالها هیچ مشکلی نبود و خودم شناسنامهام را با گذاشتن یک سرکش برای گاف درست میکردم. حتی کارت ملیام را هم با یک ماژیک نازک سیدی اصلاح کرده بودم. اما یک روز، موقعی که میخواستم پاسپورتم را تمدید کنم، افسر مربوطه متوجه اختلاف اسم من شد و یکباره من به مشکل بسیار بزرگی برخوردم. تمام مدارک دیگر من به صورت «ارژنگ» ثبت شده بودند و تنها شناسنامهی من بود که اسمم را ارژنک نشان میداد. حالا برای این افسر ملانقطهای شک به وجود آمده بود که ارژنک کیست و ارژنگ چه کسی؟ قریب به دو ماه من دنبال اصلاح مدارکم راه افتادم. کارت ملی، شناسنامه و حتی کارت پایان خدمتم عوض شدند. در حالی که مدارک نظاموظیفهی من امحا شده بودند چرا که از صدور کارت پایان خدمتم ده سال میگذشت. خلاصه این سرکش بلایی به سرم آورد که هیچوقت یادم نمیرود.
پینوشت: اگر علاقهمند به سینمایید و عضو کانال تلگرامی کتابنما نیستید، حتماً عضو شوید. از معدود کانالهاییست که به شما اطلاعات واقعاً درست، جالب و دقیق میدهد. کتابهای قدیمی بسیاری هم (با رعایت کپیرایت) رویش هستند. https://t.me/cinema_book
فکر نمیکنم کسی بعلت اینکه از زیبایی گاف خوشش نمیآمده سرکشش را نمیگذاشته. به احتمال خیلی زیاد همان مسئلهٔ نبودن حروفش بوده چون حروف برای عربی ساخته شده بوده. احتمالا نقطهها را خودشان سمبل درست و اضافه کردهاند اما سرکش را بیخیال شدهاند.
ولی در اینکه خیلی از قدیمیها کلا در استفادهٔ کاف و گاف قاطی میکردهاند که اصلا شکی نیست. من خودم این را در آن نسل دیدهام. و احتمالا علتش خواندن همین متون چاپ این این چاپخانهٔ مادر به خطا بوده!:-)