سورنا نوشته است:[نمایش]«ی» چه ربطی به عربی دارد؟ کاربرد «ی» به صورت جدا از این نظر بهتر است که آنچه نوشته می شود همان طور هم خوانده می شود. خواندن «نامهی من» بسیار راحت تر از «نامهٔ من» و «نامه من» است.
سورنا جان نظر شما به جای خود محترم. ولی وضوح و درشتنمائی اضافه به نظر من در مقایسه با استتیک متن در درجهٔ ثانوی قرار میگیرد. ما همانطور که گهگاه برای کلمات ناآشنا از اِعراب استفاده میکنیم (یا مثل همین نمونه، برای تمیز آن از واژهٔ دیگری چون اَعراب) از اضافه هم برای خواندن درست متن استفاده میکنیم و همان نشانهٔ کوچک برای راهنمائی ما کافیست. با این منطق، باید علائم زیر و زبر هم به بزرگی حروف دیگر باشند. آنجا که از نظر تناسب و استتیک ایرادی نداشته است، مانند «نمای دور» همیشه از «ی» استفاده شده است. اصولاً این همان «ی» است که به دلائل استتیک کوچک شده و در بالای حرف قرار میگیرد.
نکتهٔ دیگر اینکه من تنوع سلیقه در نوشتار فارسی را از اجزای تفکیک ناپذیر هویت این نوشتار میدانم. شاید لازم باشد -و هست- که رسم الخط فارسی این تنوع را قانونمند سازد ولی تأکید من بر این است که این قانونمندی نباید بر مبنای ملاحظات فنی باشد. شاید رأی بر این قرار بگیرد که من اجازه نداشته باشم نامم را به دو صورت «بهنام» و «بہنام» بنویسم. ولی این رأی باید ریشه در خود نیازهای زبان فارسی داشته باشد و نه ملاحظات فنی. همانطور که در مورد «کتاب» مثال آوردهام، از نظر فنی برای تشخیص «بهنام» و «بہنام» مشکلی نیست و اگر هم باشد مشکل اهل فن است که باید حل کنند و نه زبان فارسی.
نکتهٔ دیگر اینکه من اضافه را از خودم که اختراع نکردهام. این روشی است که ما فارسی را نسل اندر نسل مینوشتهایم. اگر من مجاز باشم به صورتی که دوست دارم بنویسم و تو مجاز باشی که به صورتی که دوست داری، و این تنوع از نظر رسم الخط و نیز از نظر فنی هم رتق و فتق شده باشد که دیگر بحثی نمیماند. ولی اگر قرار باشد که من از نوشتن اضافه «منع» شوم، آنگاه طرفداران «ی» باید استدلالاتی بسیار نیرومندتر از آنچه ارائه کردهاند به میدان بیاورند و بویژه ابداً ملاحظات فنی را بهانه قرار ندهند که این ملاحظات کاملاً بی پایه است.
شاملو و تمام دستاندرکاران ادبیات نوین ایران دستاوردهای گرانبهائی را به فرهنگ فارسی ارزانی داشتهاند ولی حذف اضافه از جملهٔ آنها نیست. گمان هم نمیکنم که نوآوری آنان در آغاز هدف تحمیل خود بر دیگران را در نظر داشته است. در فرایند دفاع و پیشبرد ادبیات نوین ایران دستهبندی هائی در محافل ادبی ایران شکل گرفت که متأسفانه علاوه بر موضوعات ویژهٔ فرهنگ و ادب، به دسته بندیها و خصومت های سیاسی نیز آلوده شده بود. برخی از این خصومتها و لج و لجبازیها متأسفانه بر مباحثات صرفاً ادبی تأثیر میگذاشت که این برازندهٔ هیچ ادیب راستین نیست.