من ناراحت نشدم eysun جان و فقط قصد تبادل نظر باهات داشتم و دارم.
در مورد تجربیاتم هم آره هیچ سندی ندارم، چون زمانی دو سه جا چه در اروپا و چه ایران مشغول کار یا کارآموزی بودم و این مسائل را به چشم دیدم و اجازه مستندسازی هم نداشتم و متأسفانه و خوشبختانه مردم دنبال مستند هستند همیشه و البته برای من فرقی ندارد چون بنده به نظر کسی کاری ندارم و اینکه دودوتا چهار می شود اگر برایم روشن باشد، نیازی به راضی کردن کسی ندارم و اینجا هم فقط و فقط نظرم را می گویم.
جاهایی که من در آن کار کرده و می کنم (چه ایرانی و چه اروپایی)، جاهایی بوده که ظاهری نرمال ولی باطنی نیمه نرمال دارند و شدیدا هم تکنولوژیک هستند و طبیعتا من و هیچ کارمندی در آنجا نه مستندی داریم و نه اجازه مستندسازی را. این اپل است که به کارمندانش می گوید به ایرماگ نرید، شرکت من میداند من اگر ایرماگ هم بروم چه می کنم، پس نگران درز اطلاعات و غیره نیست.
درمورد مطالعات هم بحث یک کاب یا مقاله نیست، از مقاله در ویکی لیکس یا لو رفته های area 51 بگیر تا کتاب چاپ شده توسط مأموران قدیمی و البته مقالات تکنولوژی.
درمورد دنیای اطلاعات هم، مطمئن باش یکسری knowledg generetion داریم که اصلا تا مدتی یا هیچ وقت عمومی نمی شوند که بخواد در دسترس قرار بگیره.
یادمه حدود ۱۰ سال پیش تو بریگینگ نیوز یک خبر منتشر شد که Intelligent Service یک تکه سنگ که دراصل یک دستگاه شنود بوده را مقابل ساختمان KGB در باغچه درکنار باقی سنگها قرار داده بوده و آنجا را شنود می کرده. ما هنوز هم از تکنولوژی آن سنگ بی خبریم، پس یکسری علوم تا مدتی یا همیشه قرار نیست عمومی شوند. حالا من و شما قبول نکنیم یا بکنیم فرقی ندارد.
بله من معتقدم که انسان به ماه رفته و به مریخ و خیلی جاهای دیگر هم خواهد رفت و اتفاقا این جور عملیات علاوه بر بار علمی بار بسیار سنگینی در زمینه سیاسی دارد و هردو مشوق از نظر من قابق تحسین هستند. مثلا آمریکا دارای ماهواره نظامی است و قابلیت نابودی موشک های بالستیک تأیید نشده هر کشوری به هنگامی که از جو برای مرحله دوم خارج می شود، را دارد. این هم بار علمی و هم سیاسی دارد و برای من تحسین برانگیز.
این که میگویی قرار است اطلاعات مخوف (من می گویم سری) برای یکسری باشد، درست است و قرار نیست عمومی باشد (مثل مسئله هواپیمای ناپدید شده مالزی یا Area 51 یا ...) ولی مطمئن باش من جزو آن افراد نیستم، فقط چون زمانی درگیر پروژه ای بوده ام، سایه ای از آن پروژه را حس کرده ام و الآن اصلا نمی دانم که چه به سر آن مثلا پروژه آمده.
امیدوارم که تو هم از من ناراحت نباشی. من کمی تند صحبت می کنم که شاید تأثیر زندگی در کشوری آلمانی فرهنگ باشد، ولی منظوری توهین آمیز ندارم عزیز.
در مورد آن سنگ، لینک می دهم تا ببینی ولی مطمئن باش این خبر یک صدم ماجرا هم نیست و البته بعد از این همه سال عمومی شده!
http://www.theguardian.com/world/2012/j ... y-russianshttp://www.bbc.com/news/world-europe-16614209