انجمن ویکی قلم‌های فارسی
ورود / عضویت

شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

بخش موضوعات متفرقه

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط pooriya.kh » 03 ژوئیه 2015, 23:21

saeidk نوشته است:[نمایش]
چرا مطلب پوریا پاک شد؟

سعید جان منظورتون پست من هست؟ چیزی که نوشته بودم کامل نبود و منظورم رو نمیرسوند! کامل مینویسم و میذارم اینجا. از توجه شما بسیار شوکه شدم و بسیار سپاسگزارم.
pooriya.kh
 
پست‌ها : 530
تاریخ عضویت: 21 مه 2009, 18:06
محل سکونت: Tehran

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط saeidk » 04 ژوئیه 2015, 00:27

آره همان بود. موفق و پیروز باشی
نماد کاربر
saeidk
 
پست‌ها : 1143
تاریخ عضویت: 17 دسامبر 2005, 19:20
محل سکونت: ایران-تهران

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط pooriya.kh » 04 ژوئیه 2015, 01:02

قبل از شروع عذر خواهی میکنم بابت پرحرفی و باید بگم که من هیچ چیز از علم اقتصاد نمیدونم و مطالبی که میگم فقط دانسته ها و تجارب من هستن شاید درست باشند و شاید هم کاملا اشتباه!
اقتصاد کشور ها به دو دسته تقسیم میشن:
۱)کشور هایی که انسان در خدمت سیستم اقتصادی هست. مثل آمریکا ، چین، برزیل و... !
در این سیستم انسان به صرف انسان بودن احترامی نداره. همه در خدمت اقتصاد هستن و سیستم در مسیر پیشرفت خودش ممکنه هزاران هزار نفر رو له کنه! در این سیستم فاصله طبقاتی به شدت زیاد هست، در عین حالی که بعضی ها ثروت های نجومی دارند بعضی ها شب گرسنه میخوابن! البته که این سیستم مزایایی هم داره. در این سیستم شرکت های بزرگ و قطب های اقتصادی و علمی دنیا ظهور خواهند کرد مثل اپل، مایکروسافت، جنرال موتورز و... ! یکی از دوستان بنده که در کشور سوئد شرکت خدمات اینترنتی داشت میگفت که برای اینکه از یک حدی بیشتر رشد کنی مجبوری که شرکت رو به آمریکا منتقل کنی. اصطلاحا به این سیستم همونطور که همه میدونیم، سرمایه داری گفته میشه.
۲)کشور هایی که سیستم و اقتصاد در خدمت انسان هستن. مثل سوئد، نروژ، فنلاند، دانمارک و...
در این کشور ها انسان فقط و فقط به صرف انسان بودن از احترام زیادی برخوردار هست. معمولا مقدار بسیار زیادی از درآمد شما صرف مالیات خواهد شد (تا جایی که من اطلاع دارم در دانمارک ۷۰ درصد درآمد رو باید به عنوان مالیات به دولت پرداخت) اما در قبال این پول رفاه اقتصادی و اجتماعی و تامین نیاز های اولیه تمام افراد جامعه تضمین خواهد شد. این سیستم اجازه بدست آوردن سرمایه های نجومی رو به کسی نمیده و از طرف دیگه معنی فقر کاملا متفاوت هست. معنی فقیر از کسی که مسکن و توانایی سیر کردن شکمش رو نداره به کسی که توانایی مسافرت خارج از کشور رو نداره تغییر میکنه. در این سیستم اختلاف طبقاتی بسیار کم هست. عین سیستم قبل صبح یکی پیاده نمیره سر کار یکی با مازراتی، بلکه همه با اتوبوس یا دوچرخه میرن ! این کشور ها از نظر سطح سواد و آگاهی اجتماعی معمولا در بالاترین سطح هستند. نهاد های اجتماعی معمولا در این کشور ها بسیار بسیار قوی هستند. سیستمی که در حال حاضر در این کشور ها وجود داره اصطلاحا سوسیال دموکرات گفته میشه.

پ.ن ۱ : از ایران نام نبردم. فکر میکنم اقتصاد ایران در حال حاضر اصلا سیستم نیست! سیستم ورودی و خروجی معین داره اما متاسفانه در اقتصاد ایران ورودی قبل اینکه به خروجی برسه چندین هزار میلیارد تومن نشتی میده!
پ.ن ۲ : تا جایی که میدونم کشور کانادا تا حدی تونسته که این دو سیستم رو با هم پیاده کنه. در اینجا از ایلیا جان میخوام وارد بشن :)
پ.ن ۳ : من فکر میکنم جامعه کشوری مثل سوئد متعالی ترین جامعه انسانی هست که در حاضر وجود داره. بنده به شخصه بنا به دلایل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی حاضرم در همچین کشوری یک کارگر بسیار ساده باشم تا اینکه در ایران رئیس جمهور باشم!
پ. ن ۴ : خیلی خیلی بیشتر میشه نوشت. من از نوشتن خسته نمیشم اما فکر کنم شما از خوندن خسته شدید ;) موفق و پیروز باشید
pooriya.kh
 
پست‌ها : 530
تاریخ عضویت: 21 مه 2009, 18:06
محل سکونت: Tehran

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط AliGhz » 04 ژوئیه 2015, 02:27

یکی از دلایلی که من به ایرماگ دلبستگی دارم، همین مطرح شدن و واشکافی بحث‌هایی هست که در جاهای دیگر یا مجال مطرح شدن ندارد یا به ابتذال کشیده می‌شود. و بی‌تعارف و صادقانه، خوشحالم که عضوی از این جمع فرهیخته هستم.

هر سیستم کشورداری مزایا و معایبی دارد و تا جایی که من دیدم، نمی‌شود گفت یک سیستم بهتر از دیگری است؛ بلکه من «نوعی» باید ببینم در کدام سیستم می‌توانم بهتر رشد کنم و به اهدافم برسم. در عین حال، این تصمیم به خیلی چیزها از جمله سن و سال، موقعیت جغرافیایی کشور، زبان‌اش و… هم ربط دارد.

همان‌طور که پوریای عزیز در بالا نوشته، مثلاً در سوئد نمی‌شود مولتی میلیاردر شد؛ در عین حال، آرامشی در آنجا هست که در آمریکا نیست. من شخصاً در سن ۳۷ سالگی، تاب محیط بسیار خشن و رقابتی آمریکا را ندارم. در عین حال، نمی‌توانم بپذیرم که از یک حدی بیشتر نتوانم رشد کنم؛ حتی اگر دولتم مرا در رفاه کامل نگه دارد. بحث زبان و دسترسی به بازارهای مختلف هم هست. و بحث‌های فرهنگی نیز. همان‌طور که من در عین احترام به عزیزان بنگاهی مسکن و ماشین، اصلاً نمی‌توانم خودم را در هیبت مشاور آژانس مسکن یا بنگاه اتومبیل تصور کنم، در کشوری مثل چین هم نمی‌توانم باشم حتی اگر کلی پول هم گیرم بیاید. چون فقط پول مطرح نیست، بلکه این هم مطرح است که من قرار است با این پول چه کنم و چه جور زندگی‌ای می‌خواهم داشته باشم.

من شخصاً آمریکای شمالی را دوست دارم چون سرزمین فرصت‌هاست و به شما فرصت و امکان رشد می‌دهد. اما همان‌طور که گفتم، حداقل در این سن، ایالات متحدهٔ آمریکا فکر نمی‌کنم جای مناسبی برای من برای رسیدن به اهدافم در عین لذت بردن از زندگی‌ای آرام و کمتر رقابتی باشد. بعد از ایران که وطن من است و برایم قابل جایگزینی با هیچ کجا نیست، در کل دنیایی که فقط چند کشور همسایه‌اش را به صورت توریستی دیده‌ام، با همین برداشت‌های شاید سطحی و غیرعلمی‌ام، کانادا را برای زندگی ترجیح می‌دهم. یک آمریکای شمالیِ آرام و مؤدب :blush:
 Think Different.
نماد کاربر
AliGhz
Site Admin
 
پست‌ها : 2144
تاریخ عضویت: 14 نوامبر 2009, 16:55
محل سکونت: تهران

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط iSam » 04 ژوئیه 2015, 21:01

همه می دانند که من هم در انگلستان زندگی کرده ام و هم در ایران و الآن هم چند سالی است در اتریش زندگی می کنم و اینجا خانه آخر است برای من.
من آمریکا را بواسطه خانواده هم بارها دیده ام و به استرالیا و ژاپن هم رفته ام. بعد از ارزیابی فراوان باید بگم زندگی در خارج از ایران بسیار سختی ها دارد که البته این سختی ها بیشتر مربوط به دهه اول زندگی در خارج است ولی برای من مزایایش بیشتر بوده است.
وقتی من در اتریش بیمه سوسیال صد درصدی دارم (این بیمه در اتریش و آلمان اجباری است و همه از آن برخوردارند) ولی باید برای این بیمه و آینده بازنشستگیم پنجاه درصد درآمدم را ماهانه تقدیم دولت کنم! داشتن خانه اصلا اینجا رویا نیست و جزو کمترین حقوق یک انسان است. خرید کردن بسیار راحت است و بانکها حق داشتن بهره بیش از یک درصد را اصلا ندارند و ...
شما اگر طبق فرمول دولت با احتساب کم شدن تمامی مخارج، اگر ماهانه هزینه زندگی برایت کمتر از ۲۰۰۰ یورو ماند، می توانی تا ۴۰۰ یورو از دولت برای همیشه کمک مالی دریافت کنی. هر پناهنده اینجا ماهانه بالای هزار یورو حقوق دارد با هزار مزایای دیگر (که البته ایرانی جماعت در این زمینه بسیار فعال است).
حالا با نتیجه گیری میشه فهمید که مزایایش بسیار بیشتر از ایران است. البته بزرگترین مزیت برای من پاکی، طبیعت و آزادی مطلقش می باشد.
با مدیریت درست ماهانه می شود اینجا راحت بود با آینده ای روشن ولی بدون آن ..........!
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط iSam در 05 ژوئیه 2015, 00:51.
 Mac Studio
 iPhone 12 Pro Max
 Apple Watch
 iPad Air
 Apple TV
 AirTag
 Think Different
نماد کاربر
iSam
 
پست‌ها : 1998
تاریخ عضویت: 09 ژوئن 2006, 00:51
محل سکونت: Austria

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط 123ali » 05 ژوئیه 2015, 00:02

خیلی ممنون برای نوشته هاتون .
123ali
 
پست‌ها : 497
تاریخ عضویت: 01 مه 2015, 17:02

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط .SorousH. » 05 ژوئیه 2015, 06:23

درود
بحث خوب و جالب و مفیدی داره میشه.
مدتی هست که به مهاجرت فکر میکنم و یکسری تحقیقات در این زمینه کردم...
به این رسیدم که آمریکا، برای به پا نگه داشتن نظام خودش کاملا وابسته به مردم هست اما از طرفی مردم و نیروی انسانی رو برای حفظ گذرای زندگیشون به طرز خوشمزه‌ای وابسته به خودش کرده و با کسی هم تعارف و شوخی نداره! اگر که با تخصص و کار کردن برای چرخش سیستم سرمایه تونستی کاری بکنی زندگی به میزان تلاشت توی این راه تبدیل به بهشت میشه، در غیر اینصورت جهنم به شما سلام خواهد کرد... چیزی که در این مملکت گل و بلبل ما برعکس این موضوع هست.
مالیات هم به گونه‌های مختلفی از مردم گرفته میشه تا یه موقع خوشی زیادی نزنه زیر دل مردم ((:
اینکه این سیستم خوب باشه یا نه اما در عوضش کسی که حتی یه کارگر ساده هم باشه میتونه یه زندگی قابل قبول و نرمال و هر جوری هم که شده یه خونه و سرپناه برای خودش داشته باشه و زندگیش لنگ ابتدایی‌ترین مسائل نخواهد شد... چیزی که در ایران برای یه کارگر ساده‌ تا حد زیادی خواب و رویاست!!!
نماد کاربر
.SorousH.
 
پست‌ها : 467
تاریخ عضویت: 24 مه 2010, 02:47
محل سکونت: شــیراز

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط Ahmad » 29 ژوئیه 2015, 18:52

دوستان با سلام،

از دوستانی کہ در این مورد نظر دادند سہ نفرشان در خارج از کشور زندگی می‌کنند؛ ایلیا در کانادا، پوریا در آمریکا و سامان در اطریش. بنده نیز بیش از ۲۵ سال است کہ در خارج از کشور زندگی می‌کنم کہ حدود ۲۵ سالش در سوئد بوده‌ام. از آنجائیکہ احساس کردم کہ دوستان ساکن در ایران شاید نسبت بہ چند و چون زندگی در سوئد کنجکاو باشند، چنانکہ تعدادی از دوستان اشاراتی در این‌مورد نیز کرده‌اند، من نیز خلاصہ‌ای از تجربہ خود را در اینجا شرح دهم.

ابتدا لازم است کہ حرف دوستی کہ نوشتہ در سوئد کسی نمی‌تواند ثروتمند شود را تصحیح کنم و بگویم کہ این مورد هیچ صحتی ندارد. در سوئد افراد ثروتمند زیادی وجود دارند کہ ثروتشان سر بہ میلیاردها دلار می‌زند. این موضوع نیز بر کسی پوشیده نیست چرا کہ هر کسی می‌تواند از درآمد افراد با مراجعہ بہ ادارهٔ مالیات آگاه شود؛ بہ بیان دیگر ثروت و درآمد افراد امری خصوصی نیست (توجہ داشتہ باشید کہ من از خلاف کاران احتمالی مالیاتی صحبت نمی‌کنم).

چند نمونہ از افراد یا خانوادهای ثروتمند سوئد بقرار زیر است: خانوادهٔ «والِنبری» کہ صاحب یکی از بزرگترین بانکهای سوئد (SEB)هستند و نیز از طریق شرکت سرمایہ‌گذاری خود سهام عمده بسیار از صنایع سوئد مانند شرکت ولو و …را در اختیار دارند. نیز خانواده «بونیِر» کہ صنایع چاپ و نشر سوئد را دراختیار دارند، صاحب شرکت «اچ اند ام»، صاحب شرکت «اریکسون» و البتہ صاحب شرکت «ایکیا»…. را در این خصوص نام برد.

دولت رفاه
اشکالی کہ برای خیلی‌ها پیش می‌آید این توهم است کہ سوئد یک کشور سوسیالیستی می‌باشد. سوئد گرچہ در زمانہای مختلف و بطور غیر متناوب توسط حزب سوسیال دمکرات اداره شده است و اگر بخواهیم تمام طول مدت حکومت حزب سوسیال دمکرات‌ها را پس از پایان جنگ جہانی دوم جمع کنیم شاید در مجموع حدود ۴۰ سال کشور سوئد را اداره کرده‌اند و این بالطبع مہر خود را در جامعہ زده‌اند و آن چیزی است کہ جامعہ‌شناسان بہ آن «دولت رفاه» یا Welfare state می‌گویند.

در اینجا خدمات بہداشتی مجانی است، آموزش تا سطح دانشگاه مجانی است. بہ دانش‌آموزان تا پایان مرحلہ دبیرستان روزانہ نہار می‌دهند. همہ ساکنان سوئد، چہ شہروند و چہ مقیم این کشور تحت پوشش بیمہ سراسری دولتی هستند.

دمکراسی، مشارکت و شفافیت سیاسی
همہ افراد چہ شہروند و چہ مقیم دارای حق انتخاب کردن و انتخاب شدن هستند (بہ استثنای مجلس ملی کہ فقط شہروندان سوئد می‌توانند در انتخابات آن شرکت کنند). شفافیت در حوضہ عمومی در حد بالائی برقرار است تا جائیکہ بعنوان مثال شخص می‌تواند صبح زود بہ دفتر نخست‌وزیر برود و از منشی وی بخواهد کہ نسخہ‌ای از نامہ‌هائی کہ برای وی ارسال شده است را در اختیارش قرار دهد (البتہ استثنا نامہ‌های محرمانہ امنیتی نظامی است). دمکراسی بنحو اکمل آن در اینجا حاکم است و شهروندان بہ اندازه زیادی امکان تاثیرگزاری در شئون جامعہ را دارند.

برابری
فلسفہ اجتماعی این کشور «احترام بہ فرد» است بدون در نظر گرفتن مقام و موقعیت اجتماعی وی؛ لقب دکتر، مہندس، قاضی و پروفسور کاربردی ندارد؛ همہ را بہ اسم کوچک صدا می‌زنند چہ نخست وزیر باشد چہ پروفسور رئیس دپارتمان یا پروفسور جراح مغز بیمارستان دانشگاهی. بہ کسی «شما» گفتہ نمی‌شود؛ همہ از لفظ «تو» استفاده می‌کنند. این امر توسط بخشنامہ بہ همۂ ادارات و پادگانہای نظامی ابلاغ شده است و بہ آن Du reformen گویند کہ در دهہ شصت بہ مرحلہ اجرا در آمد. همانگونہ کہ در دوران رضا شاه جایگزینی کلمات عربی با اسامی فارسی از طریق همین گونہ ابلاغیہ‌ها انجام گرفت (مالیہ: دارائی، بلدیہ:شہرداری، نظمیہ:شہربانی الی آخر).

اما علیرغم تمام اینہا سوئد یک کشور سوسیالیستی نیست بلکہ اقتصاد آن برمبنای اصول اقتصادی بازار آزاد پایہ گذاری شده است. من مطمئن هستم کہ اگر کسی بہ عضوی از حزب سوسیال دمکرات سوئد بگوید شما کمونیست هستی آن فرد درجا سکتہ می‌کند!

مالیات
کشور سوئد برای زندگی کردن کشور گرانی است. مالیات بر درآمد حدود ۳۰ درصد است کہ مستقیماً قبل از پرداخت حقوق ماهیانہ بہ حقوق بگیر کسر می‌شود. نیز مالیاتی غیرمستقیم (شبیہ آنچیزی کہ در آمریکا بہ آن VAT گویند) وجود دارد کہ میزان آن ۲۵ درصد است (۱۲٪ برای مواد غذائی). در نتیجہ میزان فشار مالیاتی حدود ۵۰٪ درصد از کل درآمد فرد می‌باشد. از راه همین درآمد است کہ دولت هزینۂ برپا داشتن «دولت رفاه» را تامین می‌کند لذا فرد فرد جامعہ نسبت بہ هزینہ کردن این درآمد حساس هستند و دولت و شہرداریہا و استانداریہا کہ متصدیان اینکار هستند باید در این مورد پاسخگو باشند.
هزینۂ مسکن نیز حدود ۳۰٪ از درآمد افراد را می‌بلعد.

خرید قسطی
اما بحث ما امکان خرید دستگاهہائی بود کہ توسط شرکت اپل ساختہ می‌شود. در اینجا می‌شود هر گونہ کالائی را بصورت اقساط خرید و مبلغ خرید را بطور ماهیانہ پرداخت کرد. این البتہ شامل محصولات اپل نیز می‌شود.
اکثر نمایندگان فروش اینگونہ محصولات امکان خرید با اقساط ۱۲ ماهہ، ۲۴ ماهہ و حتی در بعضی موارد استثنائی ۶۰ ماهہ را فراهم می‌کنند. اینگونہ اقسات‌ها بدون بہره هستند. در واقع پس از خرید کالا، طرف شما دیگر فروشگاه یا شرکت فروشنده نیست بلکہ بانکی است کہ در توافق با آن شرکت یا مغازه امکان خرید قسطی را فراهم کرده است و خریدار ماهانہ بہ آن بانک تا انقضای مدت قسط پرداخت می‌کند. تنہا مبلغ اضافی کہ خریدار بہ بانک می‌دهد مبلغی حدود ۳ تا ۴ دلار بطور ماهیانہ است کہ بہ آن هزینہ فاکتور کردن می‌گویند.
علاوه بر این بعضی اوقات تخفیفات ویژه‌ای نیز وجود دارد؛ مثلا اپل بہ تمام کارکنان در بخش آموزش، از دبستان تا دانشگاه، تخفیف ویژهٔ آکادمیک عرضہ می‌کند کہ بین ۶ تا ۱۰ درصد است.
نیز چند روز پیش نیز دیدم کہ اپل در هنگام فروش کامپیوتر بہ شما، کامپیوتر کہنہ شما را می‌خرد و بہ شما تخفیفی معادل ارزش آن کامپیوتر کہنہ می‌دهد. این شامل دستگاهہای قابل حمل نیز می‌شود. البتہ در اینمورد محدودیت زمانی وجود دارد. شما می‌توانید بہ آدرس زیر مراجعہ کرده و دستگاه خود را از لحاظ ارزش ارزیابی کنید.

لینک‌های مفید
Apple Reuse and Recycling Program
http://www.apple.com/shop/browse/reuse_and_recycle

How the Swedish language lost its formality
http://archive.is/o0Vq
نماد کاربر
Ahmad
Site Admin
 
پست‌ها : 1289
تاریخ عضویت: 30 مه 2004, 17:33
محل سکونت: سوئد

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط نیما » 29 ژوئیه 2015, 19:15

ممنون احمد :blush:
یک سوال، در این کشور فردی که هیچ هنری نداشته باشه عاقبتش چی می‌شه؟
نماد کاربر
نیما
 
پست‌ها : 462
تاریخ عضویت: 14 ژوئیه 2006, 20:51

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط Arzhang » 30 ژوئیه 2015, 01:38

چه قدر اطلاعات روشنگری. کاش احمد جان یک اطلاعاتی درباره‌ی وضعیت فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی سوئد هم می‌دادی.
نماد کاربر
Arzhang
Site Admin
 
پست‌ها : 1449
تاریخ عضویت: 17 اوت 2009, 15:06
محل سکونت: مونترآل

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط Pooria Azimi » 30 ژوئیه 2015, 08:36

نماد کاربر
Pooria Azimi
Site Admin
 
پست‌ها : 3332
تاریخ عضویت: 23 اوت 2008, 14:32
محل سکونت: Santa Barbara, CA

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط iSam » 30 ژوئیه 2015, 21:16

با تشکر از احمد عزیز بایت توضیحات عالی، لازم می دونم من هم برای دوستان داخل ایران کمی توضیح راجب به اتریش بدهم (البته از مدل احمد کاملا تقلید کردم) که اگر خواستند در مورد مهاجرت اروپا فکر کنند، کمی به تصمیم گیری هایشان کمک شود.

رفاه:
اتریش یک کشور سوسیال دموکرات می‌باشد با رفاه تقریبا صددرصدی که امسال بهترین کشور برای زندگی در مجموع بیست رتبه بندی شده. از نظر آزادی فردی بسیار پیشرفته است و مردم بسیار روشن و بروزی دارد. تقریبا هیچ چیزی ممنوع نیست و حریم شما همیشه خصوصی است و کسی اجازه ورود به آن را ندارد. چیزهای ممنوع مانند سکس در اماکن عمومی، مواد مخدر و ... که منوعیت آنها جزو عدم آزادی محسوب نمی شوند، در اینجا هم آزاد است. ولی بمانند سوئد اینجا ممنوعیت ندارد. البته من در اکثر اروپا بخصوص در اتریش شنیده ام که به سوئد مهدکودک اروپا می گویند، چون از دید خیلی آزاد نبودن استفاده از مشروب در اماکن عمومی یا نبود فاحشه خانه و ... یک محدودیت کودکانه است. درکل وضعیت آزادی در اینجا و توأما تأمین امنیت و رفاه در اینجا بسیار عالی است.
در اینجا خدمات بهداشتی مجانی است، آموزش از ابتدا تا دکترا مجانی است. به دانش‌آموزان تا پایان دبیرستان و حتی اکثر دانش گاه ها ناهار می‌دهند و هزینه های رفت و آمد و سایر امکانات رفاهی آنها تقریبا مجانی است. تمامی ساکنین اینجا تحت پوشش بیمه سوسیال هستند که تمامی مخارج درمانی و دارویی با این مجانی است و امسال در اروپا بیمه اتریش و آلمان مشترکا رتبه اول را کسب کرده اند. به طور مثال من امثال خودم یک عمل جراحی داشتم که بیدون بیمه هزینه ای حدود ۱۳ هزار یورو داشت که طبیعتا من هیچ که پرداخت نکردم، تا یک مدت هم در منزل از خدمات نگهداری و پزشکی بهره مند بودم.

دمکراسی، مشارکت و شفافیت سیاسی:
دقیقا بمانند مثال سوئد که احمد زد می باشد. در یکسال رقابت شدیدی بین احزاب مسیحی و پگیدا درجریان است. احزاب تندرویی مثل پگیدا (در اینجا به آن FPÖ می گو یند) در یکسال اخیر کمی قدرت گرفته اند که آن هم بخاطر میزان زیاد پناهندگان عرب می باشد. اتریش و آلمان تنها کشورهای اروپا هستند که درمجموع در پنج سال گذشته بیش از ۶۰ درصد پناهندگان را درخود جای داده و حدود ۷۰ درصد از این افراد را به پیشرفت رسانده اند (اینها آمارهای خود دولت اتریش است که بارها در اخبار می شنویم).

برابری:
فلسفه اجتماعی این کشور «احترام فردی» است، بدون در نظر گرفتن مقام و موقعیت اجتماعی. لقب دکتر، مہندس و غیره کاربردی ندارد. همه همدیگر را به اسم کوچک صدا می‌زنند. به کسی «شما» گفته نمی‌شود و همه از لفظ «تو» استفاده می‌کنند. در فرهنگ اینجا (کلا آلمانی زبان ها)، شما و کلا لغات احترامی فقط برای بار اول ارتباط است و بعد باید با افعال مفرد ارتباط داشت و نه جمع و اگر کسی برعکس عمل کند (مثل فرهنگ ایرانی)، به این معنی است که با طرف مقابل راحت نیست و یا تمایلی به طرف ندارد که در هر دو حالت جالب نیست. متأسفانه ایرانیان جدید زیادی دیدم که با ندانستن فرهنگ ها اینجا و اصرار به حفظ و استفاده فرهنگ خودشان، در این جامعه واقعا گیر کرده اند و اصلا از زندگی لذتی نمی برند.

مالیات، اقتصاد و زندگی:
اتریش برای زندگی نه زیاد گران است و نه ارزان. مالیات بر درآمد بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است که مستقیماً قبل از پرداخت حقوق ماهیانه به حقوق بگیر کسر می‌شود. مالیات های غیرمستقیم وجود دارد کہ میزان آن حدود ۱۱ درصد است. از همین درآمد است که دولت هزینه های جامعه و رفاه عمومی و بیمه صددرصدی و غیره را تامین می‌کند درنتیجه افراد جامعه نسبت به درآمدهای دولت حساس هستند و دولت پاسخگوی جامعه می باشد.
هزینه مسکن کمی گران است و حدود یک سوم درآمد افراد است. با این حال مسکن اصلا در اینجا رویا نیست و طبق قانون سوسیال تمامی افراد باید دارای خانه باشند. هرکسی که توان خرید یا اجاره را دارد که یک منزلی تهیه می کند و کسانیکه به هر دلیلی این توان را ندارند، با ثبت نام در شهرداری منطقه خود، می توانند از منازل دولتی (که هزاران بار از منازل خصوصی بهتر و شیک تر و با موقعیت بهتری هستند) بهرمند گردد.

با اینکه اتریش یک کشور سوسیال دمکرات است، جزو تجارت جهانی است و یکی از شرکای مهم آمریکا و انگلستان است.
اتریش جزو ناتو نیست و برای تأمین امنیت به غیر از ارتش خودش، قرارداد نظامی با آمریکا دارد. اتریش یکی از نزدیکترین دوستان اسرائیل هم می باشد. کلا سیاستش به نوعی نه سیخ بسوزد و نه کباب است. سیاست برای ملت اینجا بسیار مهم است.
بیش از ۸۰ درصد اجناس موجود در بازار اینجا را محصولات اتریشی، آلمانی، آمریکایی و انگلیسی تشکیل می دهند.

بچه پس از بدنیا آمدن، بچه دولت محسوب شده و از تمامی امکانات برخوردار است. باید برای خود یک اتاق در منزل با تمامی لوازم داشته باشد و شما حق تنبیه یا ... را ندارید و مشاورین کودکان وقت و بی وقت شما و بچه را کنترل می کنند. بچه ها از ۱۸ سالگی تا وقتی که اولین حقوق خود را دریافت کنند با ثبت نام در شهرداری ها ماهانه ۸۵۰ یورو هزینه زندگی دریافت می کنند.
تمامی مردم زبان انگلیسی و فرانسه و لاتین را می آموزند و سطح سواد عمومی حدود صددرصد است.

خرید قسطی:
در اینجا تمامی کالاها را بصورت اقساط می توان خرید و مبلغ خرید را بطور ماهیانه پرداخت کرد و البته این اقساتط بدون بهره هستند. حالا یا بانک توسط کردیت کارت به شما جنس را قسطی می فروشد یا خود فروشنده به شما برگه قسط می دهد که ماهانه بپردازید یا یک قرارداد می بندد که اتوماتیک خودش هرماه از حسابتان پول بر می دارد تا اینکه قسط به پایان برسد. تخفیف هم که اینجا همیشه هست. خودم هفته پیش یک مبل ۲۰۰۰ یورویی را ۴۰۰ یورو خریدم! از نظر گارانتی اینجا عالی است و کلا حق با مشتری است. خود من شده جنسی را خریده ام و استفاده کرده ام و بعد رفته ام و گفته ام که دوستش ندارم (و البته واقعا هم همینجور بوده) و از من پس گرفته اند. درکل خدا را شکر در اینجا یک سیستم ارتباطی بر پایه اعتماد کامل برقرار است که باعث می شود زندگی بسیار شیرین تر بشود.

از نظر امنیت هم بسیار ضریب بالایی دارد. بارها شده که مردم (حتی خودم) ماشین را با درب باز و سوئیچ در آن جا گذاشته ایم یا مواردی این چنینی. جرم در اینجا احکام سنگینی دارد و برای همین کسی اصلا جرمی مرتکب نمی شود. متأسفانه مثل همه جای اروپا، کمی اروپای شرقی ها و افراد یوگوسلاوی سابق و البته ترکها، کمی مشکلاتی برای جامعه درست کرده اند که البته در وین بیشتر به چم می خورد و در شهرهای دیگر اینطور نیست (خدا را شکر بنده در وین نیستم و فقط سالی یکی ودبار برای دیدن دوستان به و یا کاری به آنجا می روم).

از نظر اقامت هم یکی از سخت ترین کشورهای دنیاست و تقربیا بدون ازدواج، پناهندگی و داشتن سرمایه کلان (بیش از ۲ میلیون یورو) گرفتن اقامت دائم یا شهروندی امری غیرممکن است که البته با داشتن این شرایط هم سختی هایخود را دارد.

باز هم اگر چیزی از قلم افتاد عذرخواهی می کنم و اگر سوألی بود درخدمتم.
 Mac Studio
 iPhone 12 Pro Max
 Apple Watch
 iPad Air
 Apple TV
 AirTag
 Think Different
نماد کاربر
iSam
 
پست‌ها : 1998
تاریخ عضویت: 09 ژوئن 2006, 00:51
محل سکونت: Austria

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط 123ali » 31 ژوئیه 2015, 00:24

ممنون isam جان که ای سم فارسیت نمیدانم سم است یا خیر .....
در کل مطلب خوبی بود. ...ممنون .
123ali
 
پست‌ها : 497
تاریخ عضویت: 01 مه 2015, 17:02

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط iSam » 31 ژوئیه 2015, 00:34

خواهش می کنم. اسم فارسی من سامان است و در دیار کفر سالهاست که مرا سم صدا می زنند!
 Mac Studio
 iPhone 12 Pro Max
 Apple Watch
 iPad Air
 Apple TV
 AirTag
 Think Different
نماد کاربر
iSam
 
پست‌ها : 1998
تاریخ عضویت: 09 ژوئن 2006, 00:51
محل سکونت: Austria

پاسخ: شما که خارج از ايرانيد دیگه چرا؟

پستتوسط Ilia » 31 ژوئیه 2015, 03:42

Pooria Azimi نوشته است:[نمایش]
https://www.youtube.com/watch?v=v8_7yPocGPg

همچنین: https://www.youtube.com/watch?v=uSEIAqHtEZE

:lol:


این بچه‌ها بیشتر از نود و نه درصد بزرگسال‌های کشورهای خاورمیانه میتونند فکر کنند. کیف کردم!

این ویدئو برای من در مورد سوئد چیزهای جالبی داشت:
https://m.youtube.com/watch?v=OWpIY-wUhVI
نماد کاربر
Ilia
Site Admin
 
پست‌ها : 6175
تاریخ عضویت: 25 سپتامبر 2006, 01:01
محل سکونت: کانادا

قبلیبعدی


بازگشت به متفرقه


کاربران حاضر در این انجمن: بدون کاربران آنلاین و 24 مهمان