AliGhz نوشته است:عربی هم مانند عبری از راست به چپ نوشته میشود و حروف صدادار ندارد. الفبای آن دارای هجده حرف است که با احتساب تعداد علامتهای مختلف (برای تشخیص مصوتها) شمار عناصر تشکیل دهنده آن به بیست و نه میرسد. در خط شکستۀ عربی حروف به هم میچسبند.
chitsaz نوشته است:AliGhz نوشته است:عربی هم مانند عبری از راست به چپ نوشته میشود و حروف صدادار ندارد. الفبای آن دارای هجده حرف است که با احتساب تعداد علامتهای مختلف (برای تشخیص مصوتها) شمار عناصر تشکیل دهنده آن به بیست و نه میرسد. در خط شکستۀ عربی حروف به هم میچسبند.
در خط شکسته ی عربی حروف به هم میچسبند ؟ مگر در حالت عادی از هم جدا نوشته می شدند؟
اگر نمونه های تصویری در اختیار دارید ممنون میشم معرفی کنید
AliGhz نوشته است:chitsaz نوشته است:AliGhz نوشته است:عربی هم مانند عبری از راست به چپ نوشته میشود و حروف صدادار ندارد. الفبای آن دارای هجده حرف است که با احتساب تعداد علامتهای مختلف (برای تشخیص مصوتها) شمار عناصر تشکیل دهنده آن به بیست و نه میرسد. در خط شکستۀ عربی حروف به هم میچسبند.
در خط شکسته ی عربی حروف به هم میچسبند ؟ مگر در حالت عادی از هم جدا نوشته می شدند؟
اگر نمونه های تصویری در اختیار دارید ممنون میشم معرفی کنید
من از آن کتاب نقل قول کردم. ممکن است نارسایی ترجمه باشد.
-------------
در آن کتاب، از زبان ایدیش هم نوشته شده که خطش عبری است اما ربطی به زبان عبری ندارد. ترکی استانبولی هم مثلا رسم الخط لاتین دارد اما ربطی به لاتین ندارد. نمونه ها زیادند. در مورد زبان فارسی هم، اگر نخواهیم با رگ گردن فکر کنیم، به نظرم باید پذیرفت که این رسم الخط و الفبا عربی است و چون قادر نبوده بعضی از آواهای پارسی را نشان بدهد، حروف پ ژ گ چ به آن افزوده شده اند؛ مثل بر فرض حروف ş یا ı یا ğ که به الفبای لاتین ترکی افزوده شده.
اما چون این خط عربی که زبان فارسی با آن نوشته میشود سابقهای بیش از هزار سال دارد، به نظرم میتوان آن را رسم الخط و الفبای پارسی/فارسی نامید و در این نامیدن خطایی نیست (و بهتر و درستتر هم هست).
Ilia نوشته است:من این کتاب را مدتها پیش دیدهام. فکر کنم ترجمه یا نگارشآن ایراد دارد. بایستی مینوشته که در خط شکسته، بعضی از حروف که در خطوط دیگر بهم نمیچسبند، بهم اتصال پیدا میکنند. مثلا حروف کلمهٔ "زاده" در خطوط نسخ و ثلث و غیره بهم نمیچسبند اما در خط شکسته نستعلیق میشود آنها را بهم چسباند.
در ضمن شکستهٔ عربی نداشتیم. خطوط شکسته و شکستهنستعلیق ابداع ایرانیان است.
chitsaz نوشته است:Ilia نوشته است:من این کتاب را مدتها پیش دیدهام. فکر کنم ترجمه یا نگارشآن ایراد دارد. بایستی مینوشته که در خط شکسته، بعضی از حروف که در خطوط دیگر بهم نمیچسبند، بهم اتصال پیدا میکنند. مثلا حروف کلمهٔ "زاده" در خطوط نسخ و ثلث و غیره بهم نمیچسبند اما در خط شکسته نستعلیق میشود آنها را بهم چسباند.
در ضمن شکستهٔ عربی نداشتیم. خطوط شکسته و شکستهنستعلیق ابداع ایرانیان است.
به احتمال زیاد منظور نگارنده کتاب از شکسته به هم پیوسته بوده که در خط الرسم عربی-فارسی امری بدیهیست ولی در خطوط لاتین فقط در حالت دست نوشته های صریع و یا جاهایی که جنبه هنری مد نظر بوده به صورت پیوسته نگاشته میشد و می شود که مترجم صرفا به ترجمه شکسته اکتفا کرده که کژتابی در انتقال پیام رخ داده.
در کل خط الرسم عربی - فارسی بر پایه ی خوشنویسی و دست نویس بوده و جنبه صنعتی نداشته و از دید غربیها کلا به صورت شکسته نگاشته می شود.
شکسته نستعلیق هم به این دلیل شکسته نامیده می شود که به دلیل سرعت در نگارش و آسان گیری در قواعد نسبت به نستعلیق به صورت شکسته نوشته می شد.
درباره اینکه این خطوط برای فارسی طراحی شده اند یا عربی هم کار بسیار دشواریست ولی بدیهیست که زبان حکومتی زمان عربی بوده و بدیهیتر آن که تحولات شگرف در این خطوط که باعث شده تا این خطوط را در جایگاه متنوع ترین و زیبا ترین خطوط دنیا قرار دهد در منطقه جغرافیایی ایران صورت گرفته.
Ilia نوشته است:در ضمن خط نستعلیق و شکستهٔ آن، موقعی بوجود آمدند که حکومتهای منطقه دیگر زبانشان عربی نبود. هیچ جوری نمیشود خلق اینها را به اعراب نسبت داد.
کاربران حاضر در این انجمن: بدون کاربران آنلاین و 8 مهمان