سورنا نوشته است:[نمایش]با بهنام کاملا هم نظرم. ما از طراحی حروف (تایپوگرافی) صحبت می کنیم و شما از خطاطی (کالیگرافی) و تاریخ آن در ایران که هم بسیار کهن است و هم بسیار غنی. آنچه ما امروز از نیاز به آن صحبت می کنیم طراحی حروف است وگرنه خطاط کم نداریم.
هیچ یک از مواردی که آقای m]reza گفتند به موضوع صحبت من که طراحی حروف (تایپوگرافی) بود مربوط نیود به غیر از قلم یکان، که آن هم قلمی است که به درد متن کتاب و مجله نمی خورد. حرف من در مورد طراحی حروفی است که بر پایه ی نسخ درست شده باشند و به کار طراحی کتاب و مجله و روزنامه بخورند.
من سعی کردم به هر بخش مناسب با همان پاسخ دهم و
هر جواب باید یا عبارت بالای خودش مقایسه شود چون یک بحث ممکن است به سمت و سوی دیگری حرکت کند
چه حرکت خوبی انجام شده؟ نستعلیق را که میانه ی راه ول کرده اند. بقیه ی خطوط هم که از دکان این و آن بدون اجازه برداشته اند و حتی نامگذاری مجدد کرده اند. از عرب ها گفتید. آن ها هم چیزی هستند مثل ما. انتظاری نباید داشت.
در سال ۲۰۱۰ هنوز نه خط نستعلیق و نه خطوط دیگر چند صد ساله مان را به صورت قلم کامپیوتری نداریم. آن که سهل است، حتی چند قلم ساده (نه قلم های آبکی دکوراتیو) برای چاپ کتاب و مجله و روزنامه نداریم. هر چه هم هست ساخت اروپایی است، از نازنین گرفته تا میترا و یاقوت.هنوز که هنوز است بعد از صد و اندی سال هنوز منتظریم اروپایی ها برایمان قلم جدید بسازند.به عنوان مثال کاملا مشخص است که شما در این جا در مورد طراحی قلم و فونت به صورت مطلق صحبت می کنید نه تایپوگرافی یا تیپوگرافی یا یک موتور هوشمند مطابق روح زبان ما آن گونه که مدنظر بهنام است.من هم مطابق همان پاسخ دادم
اما فرض کنیم منظور همه از اول همین تیپوگرافی بوده است باز هم جواب های من فرقی نمی کند چون معتقدم حتی اگر بستری فراهم شود که بشود دو روزه قلم ساخت این کار باید به دست اهل فن انجام شود یعنی کسانی که واقعا خط را می شناسند و گرنه این قلم دو روزه هم فراموش می شود و تبدیل به یک نمونه موفق نخواهد شد به عنوان مثال قلم یکان که الان بسیار باب شده است به گفته خالق آن از روی خطوط بنایی که با آجر وبه شکل کتیبه اندالهام گرفته شده اند حالا اگر ما بودیم می گفتیم کی می رود به نوشته های قدیمی آن هم نوشته هایی که با آجر با آن شکل ابتدایی روی هم سوار شده اند نگاه کند؟باید یک کار جدید کرد اما او با شناخت نسبت به گذشته و حال و به کار بردن سلیقه آن را می سازد و اتفاقا روی کامپیوتر یا هنگام چاپ هم کاملا خواناست یعنی می توان از آن در رایانه های کوچک یا تلفن های همراه به خوبی بهره برد(الان روی کاغذ معمولی به اندازه ۳ یا ۴ پوینت خروجی بگیرید و با ذره بین نگاه کنید کاملن واضح و خوانا است چون۳ پوینت یکان در واقع برابر است با ۷پوینت فونت های دیگرفارسی. البته آن زمان که یکان منتشر شد، پرینتر ها ۳۰۰Dpi بودند ولی امروز قدرت تفکیک پرینتر ها خیلی بهتر شده است. شما همیشه می توانستید حروف لاتین را با اندازه ۳و ۴ پوینت خروجی بگیرید واضح ولو آنقدر ریز که نشود خواند، یکان درست مثل حروف لاتین در اندازه بسیار ریز واضح است.)(به نقل از مسعود سپهر )
بعد هم شرکت APPLE ایران گفت نسخه اورژینال آن را می خریم. باز هم بر حسب تصادف که من با یکی از مدیران این شرکت آشنا بودم، آن ها خط را برداشتند و بردند آمریکا، و به آن کد دادند و استانداردهای خودشان را دادند.(به نقل از مسعود سپهر )
ما به این معلومات در مورد تاریخ خط نیازداریم تا بدانیم خط و زبان ما در یک مسیر چند صد ساله شکوفا شده است وبا این فکر شما دیگر به نسخ به چشم نشخوار نگاه نمی کنید:
طراحی حروف(فونت دیزاین) به هر حال برای خواندن است، برای آسان خواندن؛ من این مثال را ازمرحوم ایرج جهانشاهی شنیدم، زمانی که می خواستند خط کتاب های درسی را در حدود سال های ۱۳۴۰ انتخاب کنند، «از اداره کل مربوط استعلام کردند که مردم پشت پاکت هایشان را به چه خطی می نویسند، نستعلیق یا نسخ؟ کسی که می نویسد و می خواهد مطمئن شود به دست گیرنده برسد باید خوانا بنویسد و با اینکه عموم مردم متن نامه را با خط نستعلیق می نوشتند ولی نود و پنج درصد پشت پاکت را با خط نسبتن خواناتر نسخ می نوشتند، پس بنا را بر این گذاشتند که فونت یا قلم کتاب های درسی به سبک نسخ باشد چون مردم آن را راحت تر می خواندند، و می خوانند.(به نقل از مسعود سپهر ).........
[نمایش]من نه تنها عکس قانون اساسی مشروطه به خط قوامالسلطنه را ندیده ام، اصلا هیچ سندی از دوران قاجار ندیده ام که به خط شکسته نوشته نشده باشد، از نامه ی معمولی گرفته تا عقد نامه و سند زمین. در بسیاری موارد مثل نامه ها نه تنها متن به خط زیبا اما ناخوانای شکسته است بلکه حتی نقطه هم ندارد بعنی بین بسیاری از کلمات تمایز نمی توان گذاشت چون دسته بندی های «ب، ی، پ، ن» و «ج، چ، ح، خ» و امثلهم همه شبیه به هم به نظر می رسند.
این که چگونه فرهنگ ملتی تا این حد به این سوی ناروشنی و ابهام رفته است که حتی از نقطه گذاری کلمات در متن یک نامه ی کاری یا شخصی ابا دارد هنوز برای من قابل درک نیست.
...........ما به این نگرش نیاز داریم تادوران قاجار را که از هر جهت به ضرر ما بود اما از منظر خوشنویسی دوره ای روشن به حساب می آید دوره افول فرهنگ نوشتاری ندانیم
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8708240255به خصوص به این قسمت توجه کنید:چه از نظر كميت و چه از حيث كيفيت، عصر قاجار عصر طلايي خوشنويسي مكتبي ايران بود كه با درگذشت «محمدحسين عماد الكتاب قزويني» به پايان رسيد.
نمونه یک دست خط مردمی چه با نقطه و چی بی نقطه ملاک سنجش خط در آن زمان نیست همین الان هم ما خیلی بدخط می نویسیم و خارجی ها هم همین طورند در میانشان کم پیدا می شوند افرادی که خوش خط باشند تازه در مورد بدون نقطه بودن یا نوشتن به خط شکسته و این که واقعا خوانا یا ناخواناست همه منوط به بازگشتی به آن دوران است و این که خود را به جای مردم آن زمان قرار دهیم و ببینیم آیا واقعا با خواندنش مشکل داشتند یعنی این سندی که ما الان با به سختی چند کلمه اش را می خوانیم برای آن ها هم ناخوانا بوده است؟ و خود همین ناخوانایی برای ما هم بهترین دلیل بر عرایض قبلی ام است که این حرکت اگر با پختگی همراه نباشد باعث می شود بسیاری از ذخایر برای ما ناخوانا شوند.
من متاسفانه می بینم که گاه رایانه خود باعث می شود سرسری از کنار خیلی از چیزها بگذریم در مورد فرهنگمان به راحتی قضاوت کنیم وکار را تمام شده بدانیم.
امیدوارم به کسی از دوستان برنخورده باشد.
معرفینامه قلم یکان+دو وقف نامه از دوره قاجار(که یکی به خط نسخ است.) هر دو با نقطه و خوانا