انجمن ویکی قلم‌های فارسی
ورود / عضویت

فارسی شکر است…

بحث پیرامون مسائل مربوط به قلم‌سازی، حروف‌چینی و بومی‌سازی

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Arzhang » 29 سپتامبر 2015, 20:39

آن‌هایی که ویراستارند یا به این موضوع علاقه‌مندند، یکی از چیزهایی که خیلی با آن سر و کله می‌زنند و از نویسندگان می‌خواهند لحاظ کنند، به کار نبردن «می‌باشد» است. «می‌باشد» گر چه لفظ غلطی نیست ولی بی‌فایده مکلف است. «می‌باشد» ضمن این که آهنگ زیبای مصدر «استن» را که گاهی با کلمات ترکیب می‌شود (مثل زیباست) خراب می‌کند (مثلاً اگر بگویید زیبا می‌باشد) به لحن مطلب آهنگی را می‌دهد که گاهی مکلف‌تر از آن چیزی‌ست که مد نظر ماست: «سیستم عامل مکینتاش، بسیار روان می‌باشد» به جای «سیستم عامل مکینتاش، بسیار روان است».
در سال‌های اخیر، مصدر «هستن» نیز سر و کله‌اش در ادبیات مکتوب جوان‌ترها پیدا شد و در نوشته‌های آنان، این مصدر را حتی در جاهایی می‌توان دید که خودشان در کلام، از مصدر «استن» استفاده می‌کنند؛ مثلاً «این کتاب زیبا هست» حال این که حتی وقتی حرف می‌زنند هم هیچ‌وقت چنین چیزی را نمی‌گویند.
مصدر «هستن» البته نوظهور نیست و کاربردش بیش‌تر به زمانی برمی‌گشته که تأکیدی در نظر بوده یا آهنگ جمله زیباتر بوده است: «یادت هست روزهایی را که با هم بودیم؟» را هیچ‌وقت به صورت «یادت است روزهایی را که با هم بودیم؟» به کار نمی‌برده و نمی‌بریم.
به کار بردن نابه‌جای مصدر «هستن»، سبب شده نثر بسیاری از جوانان از زیبایی بیفتد. جالب آن که من گاهی سن نویسنده را از به کار بردن مصدر «هستن» به جای «استن» حدس می‌زنم!
اما نوظهورتر از همه‌ی این‌ها که به دیکته برمی‌گردد و در شنیدار تفاوتی ندارد، به کار بردن «ه» به جای کسره است. با رواج اینترنت و افزایش نفوذ شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های اینترنتی (مثل همین ایرماگ خودمان)، نثر شکسته یا محاوره‌ای به شدت باب شد. این در حالی بود که پیش از این نثر شکسته در ادبیات کاربرد داشت اما آن هم مانند خط رسمی فارسی، هیچ‌گاه نظام‌مند نشده بود. نویسندگان بر اساس سلیقه و سواد خود، حروفی را معادل آواهای گفت‌وگوهای محاوره‌ای می‌گزیدند که البته کمابیش بر سر آن وفاق داشتند. مثلاً: «می‌رم ببینم چی می‌گه؟» که شکسته‌ی «می‌روم ببینم چه می‌گوید» است. در این آیین‌نگارش نانوشته، حرف «ه» علاوه بر کاربردهایش در نگارش رسمی، برای زمانی به کار می‌رود که فعلی به صورت شکسته صرف می‌شود: می‌خوره، می‌نویسه و...
اما در پدیده‌ی نوظهور امروزی، جوانان، به دلیل نامعلومی شروع به استفاده از «ه» به نشانه‌ی کسره در جاهایی کاملاً بی‌ربط کردند، مثل «ماله من» به جای «مالِ من». به این ترتیب رفته رفته کلماتی ظاهر شدند که گاهی دیکته‌ی کلمه‌ای دیگر را تداعی می‌کردند (ماله: وسیله‌ای برای بنایی‌ست) و گاهی کاملاً شکل نگارشی نادرستی داشتند («برایه» به جای «برای»که ظهورش در ادبیات فارسی سابقه ندارد).
چیزی‌ که برای من عجیب است این است که چرا این نادرست‌نویسی، به سرعت از بین جوانان و نوجوانان رشد کرد و حالا دارد سر از نثر رسمی در می‌آورد؟ به این عکس نگاه کنید:
Dictation.jpg
دیکته

شرکتی برای آموزش درست کردن یک کیک، به شکلی کاملاً رسمی، کلمه‌ی «رَویّه» را به جای «روی» به کار برده است. البته منظور او همان «روی‌» بوده است اما عملاً به دام کم‌سوادی مرسوم افتاده است.
نمی‌دانم اگر وضع همین‌طور پیش برود، آیا ظرف پنجاه سال آتی، موفق خواهیم شد که نثر امروزمان را بخوانیم؟ آن هم برای ملتی که همیشه افتخار می‌کرده است هنوز می‌تواند آثار بزرگان هزار سال پیش‌اش را بخواند.
نماد کاربر
Arzhang
Site Admin
 
پست‌ها : 1447
تاریخ عضویت: 17 اوت 2009, 15:06
محل سکونت: مونترآل

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط نیما » 29 سپتامبر 2015, 21:20

سلام ارژنگ دوست داشتنی :blush:
چیزی در گلوم گیر کرده که اینجا بیانش می‌کنم. من تا همین هفته‌های گذشته مشغول نوشتن پایان‌نامه بودم (خاطرت باشه برای نوشتن در لیبره‌آفیس بسیار کمکی کردی) در تمام این مدت فقط به ندانستن خودم از نگارش پی‌می‌بردم، به سال‌هایی که گذشت و چیزی یاد نگرفتم و حالا برای نوشتن باید به ذهنم فشار بیاورم و حروف را جوری جفت و جور کنم. نتیجه این مساله گاهی اشکال بدیعی از کلمات بود که برای خودم هم نا‌آشنا می‌نمود.

من نیاز به آموزش دارم :|
نماد کاربر
نیما
 
پست‌ها : 462
تاریخ عضویت: 14 ژوئیه 2006, 20:51

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Ilia » 30 سپتامبر 2015, 06:23

Arzhang نوشته است:[نمایش]
…چیزی‌ که برای من عجیب است این است که چرا این نادرست‌نویسی، به سرعت از بین جوانان و نوجوانان رشد کرد و حالا دارد سر از نثر رسمی در می‌آورد؟…


من فکر نمیکنم که این نسل جدید از نسل قدیم بیسوادتر شده باشند. بنظر من قبلا غلط‌نویسی‌ها و بیسوادی‌های نسل‌های گذشته را نمیدیدیم، اما الان به لطف اینترنت و تلفن‌های همراه این‌ها بیشتر به چشم می‌آیند.

چیزی که برای من جالب است، بیشتر اهمیت ندادن بعضی‌هایشان به غلط‌نویسی است. مثلا هضمش برای من سخت است که آدم اسم خودش را هم غلط بنویسد و عین خیالش نباشد.

… و حالا همین‌ها هم دارند از هم دیکتهٔ کلمات را یاد میگیرند! فقط زمان لازم دارد تا اینها بشوند قواعد جدید زبان فارسی.
نماد کاربر
Ilia
Site Admin
 
پست‌ها : 6174
تاریخ عضویت: 25 سپتامبر 2006, 01:01
محل سکونت: کانادا

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط نیما » 30 سپتامبر 2015, 08:53

Ilia نوشته است:[نمایش]

… و حالا همین‌ها هم دارند از هم دیکتهٔ کلمات را یاد میگیرند! فقط زمان لازم دارد تا اینها بشوند قواعد جدید زبان فارسی.


:thumbs_up: :thumbs_up:

یک سوال ارژنگ، کلمه‌ای که خط کشیدی زیرش «rooyeye» نیست؟
نماد کاربر
نیما
 
پست‌ها : 462
تاریخ عضویت: 14 ژوئیه 2006, 20:51

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط AliGhz » 30 سپتامبر 2015, 15:58

به نظر من هم «رویه» در این متن، در واقع «رویۀ» است. چون قبلش نوشته: «… مخلوط … را … رویِ … مالیده و رویۀ کیک را تزئین می‌کنیم.» اما در هر حال، ابهام یا به قول بهاءالدین خرمشاهی «کژتابی» این متن زیاد است.

---
من هم از این غلط‌نویسی‌ها حرصم می‌گیرد. ولی زبان چیزی پویاست که با نحوۀ به کار بردن آن توسط کاربران، تغییر می‌کند. اگر این نوع نوشتن زمانی معمول شود، شده و کاری‌اش نمی‌شود کرد. اما موافقم که تا می‌شود، باید درست‌نویسی را ترویج و تشویق کرد. چون زبان، فصل مشترک آدم‌ها برای فهم منظور یکدیگر است و اگر این راه ارتباطی پر از ابهام ایهام شود، نمی‌شود منظور افراد را به‌درستی فهمید.
 Think Different.
نماد کاربر
AliGhz
Site Admin
 
پست‌ها : 2143
تاریخ عضویت: 14 نوامبر 2009, 16:55
محل سکونت: تهران

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Arzhang » 30 سپتامبر 2015, 19:44

بله شاید حق با شما دو دوست باشد، شاید قصد نگارنده «رویه‌ی» یا «رویهٔ» بوده است، اما منظور من از آوردن این نمونه، همان چیزی‌ست که علی قزوینی گفته است:
AliGhz نوشته است:[نمایش]
اگر این راه ارتباطی پر از ابهام ایهام شود، نمی‌شود منظور افراد را به‌درستی فهمید.
نماد کاربر
Arzhang
Site Admin
 
پست‌ها : 1447
تاریخ عضویت: 17 اوت 2009, 15:06
محل سکونت: مونترآل

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Ilia » 12 اکتبر 2015, 23:57

Amir_S نوشته است:[نمایش]
…راستی نظرتان راجع به ادبیات جدید من چیست!؟ این را بیشتر می‌پسندید یا آن قبلی را که بیشتر محاوره گونه بود!؟ یک ادبیات رسمی‌تر و کتابی هم دارم که خودم ترجیح می‌دهم فقط در مقالات و گزارشات علمی رسمی از آن استفاده کنم.


خودت پرسیدی بهت میگویم.

بنظر من طرز نوشتنت بسیار بهتر شده. اینکه خودمانی بنویسی یا رسمی‌تر، البته به خودت بستگی دارد. اما اگر رسمی هم بنویسی، خودمان موقع خواندن در ذهنمان خودمانیش میکنیم. این راه نوشتن سنتی است.

چیزی که در نوشتنت برای من مشکل دارد، این است که یک سری پسوند که بایستی به کلمهٔ قبلی بچسبند را (مطمئنا به عمد)، با نیم‌فاصله جدا مینویسی. مثلا:

«من هم از اول‌ش گفته‌بودم که»
یا
«الان یه مدت‌ه هی می‌خوام پیشنهاد بدم»

اینها بایستی به کلمهٔ قبلی بچسبند. اینجور جدانویسی که اخیرا مد شده، بنظر من درست نیست و زیاده روی در استفاده از نیم‌فاصله است.

البته خود دانی.
نماد کاربر
Ilia
Site Admin
 
پست‌ها : 6174
تاریخ عضویت: 25 سپتامبر 2006, 01:01
محل سکونت: کانادا

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Amir_S » 13 اکتبر 2015, 14:17

خیلی ممنون از نظرت
این موردی که اشاره کردی از آنجا شروع شد که تصمیم گرفتم بعضی جا‌ها کاملا محاوره بنویسم… یعنی دقیقا همان چیزی که گفته می‌شود را بدون کم و زیاد بنویسم.
البته می‌دانم که این طرز نوشتن، به لحاظ دستوری و حتی املایی نادرست است؛ ولی حس می‌کنم با توجه به گسترش روزافزون فضای مجازی و کم شدن ارتباط متداول کلامی، آن طرز نوشتن که خشک و بدون صمیمیت به نظر می‌آید را باید با چیزی که به «کلام» نزدیکتر باشد جایگزین کرد. ظاهراً افراد زیاد دیگری هم هستند که چنین طرز فکری دارند. البته این می‌تواند نشان زنده‌بودن و پویایی زبانمان هم باشد؛ چنانکه پیشتر هم شاهد چنین پدیده‌ای بوده‌ایم و گفتار و نوشتار امروزمان به گذشته‌گان تفاوت‌هایی دارد. امّا متأسفانه به دلیل وجود افراد کم سوادتر در بین کسانی که برای ارتباطات روزمره نیاز به نوشتن پیدا کرده‌بودند، شاهد غلط نویسی‌هایی هستیم که نه تنها کمکی به راحت‌تر شدن ارتباط نمی‌کند، خواندن و درک منظور را هم دشوار می‌سازد.
این شد که تصمیم گرفتم این طرز نگارشم هرچند به دلیل نزدیک‌شدن یا بهتر بگویم انطباق با محاوره، مستلزم تغییراتی در نگارش کلمات بود، تا حد امکان خوانا، روان و به دور از گژفهمی باشد.
برگردیم سر همان بحث اول…
آن پسوند‌های اضافی که چند پست بالاتر صحبت شد که کلا بحثشان جدا است، اما وقتی محاوره استفاده می‌کنیم، یک چیز‌هایی می‌آید وسط که قائده‌ای برایشان وجود نداشته و چسباندنشان هم ممکن است باعث اشتباه بشود. مثلا «درسته» ممکنه است به معنی «کامل و یکپارچه» باشد یا به معنی «درست است». برای همین تصمیم گرفتم که پسوندهایی را که ممکن این قبیل اشتباهات را ایجاد کند جدا بنویسم؛ حتی مثلا «هزار است» را برای اینکه با آن کلمه‌ای که به معنی هزار سال است اشتباه نشود، «هزارـه» نوشتم (که نشان دهد این یه کلمه دیگری است که چسبیده به اولی). البته در ابتدای کار آن کلماتی را که در نوشتار سنتی؟ هم وجود داشتند به همان شکل قدیمشان می‌نوشتم، ولی به مرور زمان برای اینکه نوشتارم شکل واحدی داشته باشد، همهٔ پسوندها را جدا نوشتم.


البته اینها که گفتم برای این نبود که بخواهم خودم را توجیه بکنم؛ خواستم موضوع جدیدی برای گفتگو باز کنم: اینکه آیا نیاز به نزدیک کردن محاوره و نوشتار وجود دارد یا نه!؟ و اگر بله، باید چگونه باشد؟ دقیقا همانگونه که حرف می‌زنیم بنویسیم یا لحنمان محاوره‌ای باشد ولی کلمات را به روش متداول بنویسیم (یعنی مثلا فقط قواعد جمله سازی را کمتر رعایت کنیم)؟
اگر بتوانم تا آخر شب چند خطی از هرکدام از سه روش می‌نویسم که نمونه‌ای هم برای بحث وجود داشته باشد.
MacBook Pro 990:
13" Unibody, CPU: 2.26GHz, RAM: 5 GB, SSD: 250GB, HDD: 1TB
OSX 10.15.3
•••
iPhone 4S: 32GB
iOS 9.5.3
•••
iPhone 7Plus: 128GB
iOS 14.2
•••
iPad Air 2: 64GB-4G
iOS 14.2
نماد کاربر
Amir_S
Site Admin
 
پست‌ها : 1794
تاریخ عضویت: 16 ژانویه 2010, 22:00
محل سکونت: تهران

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Behnam » 13 اکتبر 2015, 15:55

بحت پیچیده‌ایست! ما از قدیم، و همیشه، یک زبان «محاوره» داشته‌ایم و یک «لفظ قلم». این دو هم همیشه بر یکدیگر تأثیر داشته و بیش از پیش دارند. حتی برای «اهل قلم» امروزی نیز «لفظ قلم» گذشته ثقیل می‌نماید. این تغییر و تحول خواه ناخواه پیش خواهد آمد ولی ضرورتی نمی‌بینم که داخل کردن زبان محاوره به زبان نگارشی را یک «فریضه» تلقی کنیم. ببینید که در همین دو جمله‌ای که نوشتم چند تا واژهٔ عربی بکار رفته است. شاید نویسندگان در گذشته اصلاً متوجه آن هم نبودند (که بعید می‌دانم) ولی امروزه این امر همیشه در ضمیر ناخودآگاه نویسندهٔ فارسی زبان وجود دارد تا اگر بتواند واژه‌ای فارسی را بکار برد و نیز زیبایی و روانی نوشته را (در حد توان خود) پایدار نگاه دارد، به آن سو خواهد رفت. شاید رابطهٔ قلم و محاوره نیز بیش از آنکه به تلاش در انتخاب و کاربرد واژگان مربوط باشد، در همین تلاش همیشگی در «روان» ساختن نوشته نهفته باشد که می‌خواهد با خواننده به بهترین و مؤثرترین صورت ارتباط برقرار کند.
اما به گمان من «ارتباط» با «اختلاط» تفاوت دارد. لفظ قلم همیشه معرف کنکاشی در اندیشه و بیان بوده است که زبان محاوره در واقع از آن انتظار دارد.
نماد کاربر
Behnam
 
پست‌ها : 3534
تاریخ عضویت: 27 مه 2004, 04:44
محل سکونت: کانادا

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Amir_S » 13 اکتبر 2015, 17:53

این پاسخ را به شیوه اصطلاً لفظ قلم خواهم‌نوشت.
ضمن تأیید فرمایشات جناب بهنام در خصوص ارتباط گفتار و نوشتار و تأثیر‌گیری آن دو از یکدیگر، و با پذیرش پیچیدگی موضوع، توضیحات ذیل* را ضروری می‌دانم.
همانطور که پیشتر اشاره گردید، اینگونه به نظر می‌رسد که امروزه، با افزایش بکارگیری فناوری‌های پیشرفته ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی مجازی، در بسیاری از ارتباطات روزمره مردم، نوشتار جایگزین گفتار گردیده‌است. از سوی دیگر همانگونه که در این چند سطر مشخص است، این سبک نوشتاری متداول، برای گفتگوی روزمره و صمیمانهٔ مردم چندان مناسب نیست. لذا احساس بنده این‌است که باید چیزی در این میان قرار گیرد که شاید عبارت «نوشتار عامیانه» عنوان مناسبی برای آن باشد. البته منظور از «باید» در جمله فوق الزام جامعه به گونهٔ مشخصی از نوشتار نیست؛ بلکه بیانگر احساس نیاز و به تبع آن پیش‌بینی حرکت فرهنگ و زبان فارسی به سوی ایجاد گونهٔ جدیدی از نوشتار است.
نمونه چنین دسته‌بندی‌هایی را در نوشتار متداول امروز نیز می‌توان مشاهده نمود. به عنوان مثال می‌توان به نوشتار مخصوص نامه‌های اداری اشاره کرد که پر از جملات کلیشه‌ای و کلمات ثقیل است. یک نمونه از آن کلمه «ذیل» است که در سطور بالا با علامت ستاره مشخص گردیده‌است و گویا در اصل به معنی «پیوست» و «پا‌نویس» و مانند اینها بوده‌است، اما امروزه معادل «زیر» نیز در نظر گرفته می‌شود. یا واژه «درب» که نسل امروز آن را معادل رسمی «در» می‌داند. همچنین می‌توان به عباراتی نظیر «مراتب جهت استحظار و صدور دستور اقدام مقتضی به حضور ارسال می‌گردد» نیز اشاره نمود که بسیاری از کلمات آن زاید بوده و می‌توان آن را بسیار ساده‌تر نیز نوشت.
بنابراین همانگونه که در نوشتار متداول فعلی گونه‌هایی نظیر «نامه‌نگاری» وجود دارد، به نظر می‌رسد که شرایط امروز جامعه طالب گونه‌ی جدیدی از نوشتار باشد.
چیزی که در چند خط بالا خواندید را اسم‌ش را می‌گذارم نوشتار متداول، در آن نوع نوشتار کلمات کاملا صحیح نوشته می‌شود؛ همچنین قواعد نگارشی مثل ترتیب قرارگیری فعل و فاعل و… بدرستی رعایت شود. مثلا چیزی شبیه جمله اول این پاراگراف را که در آن مفعول رفته بعد از فعل یا دو تا «را» دارد، نخواهید دید. همینطور کلماتی مثل «تا» یا «مثلا» که در جمله قبل بود را در آن روش مناسب نمی‌دانند و معمولا سعی می‌شود که از آنها استفاده نشود. حتی اگر جمله‌ای به مثلا «می‌گردد» ختم شده باشد، جمله بعدی را با «می‌شود»ختم می‌کنند تا از کلمات تکراری استفاده نکرده باشند. اما در این نوع دوم که از اول این پاراگراف شروع کردم، خیلی به این قواعد توجه نمی‌شود یا بهتر بگویم، کمتر توجه می‌شود. در نتیجه جای کلمات عوض می‌شود و ممکن است چیزی که معمولا در نوشتار به قرینه حذف می‌شود را نگاه داریم یا برعکس. در واقع شاید بتوان اینطور گفت که قالب جمله بصورت محاوره ساخته می‌شود و در زمان نوشتن، همان‌ها بصورت صحیح نوشته می‌شوند و در این بین ممکن است بنا به نیاز تغییراتی داده شود تا نوشتن صحیح‌تر یا خواندن ساده‌تر بشود.
چند مثال دیگر: معمولا در نوشتار «ب» از ابتدای افعال مضارع امری مخصوصا در سوم شخص حذف می‌شود، ولی در گفتار معمولا اینطور نیست. «اینطور» را در نوشتار متداول معمولا «اینگونه» می‌نویسند. و…
اما حالت سوم محاوره‌ای‌ه که عیناً و کاملاً به نوشتار تبدیل شده، مثلا عبارت «اینجا خونه‌مون‌ه» تو روش قبلی ممکنه به «اینجا خانه‌مان است» یا حتی برای خوانا بودن بیشتر «اینجا خانه ما است» نوشته بشه، یعنی تو اون روش علاوه برا نوشتن درست کلمات و «وند»ها، ممکنه بعضی جمله‌ها رو کلا به نوشتار متداول هم تبدیل بکنیم. البته اینجا همچنان به بعضی اصول پایبند هستیم، مثلا درسته که بجای «خانه» از «خونه» استفاده می‌کنیم، ولی مثلا «رویِ» رو نمی‌نویسیم «رویه» یا «روی‌ه»؛ یا زبونم لال! «آقا» رو دیگه «عاقا» نمی‌نویسیم. یا هرچند معمولا سعی می‌کنیم بجای «است» از صدای «ـِ» استفاده می‌کنیم و بصورت «ه» می‌نویسیم، ولی وقتی مثلا تو عبارت «فلانی خانه است» نمی‌شه «است» رو با «ه» عوض کرد، بجاش «هست»نمی‌داریم و همون طور که گفته می‌شه، می‌نویسیم: «فلانی خونه‌ست».
البته این قواعد و تقسیم‌بندی‌ها کاملا من درآوردی‌ه و به عنوان نمونه‌هایی از روش‌های متداول (و نسبتاً صحیح‌تر) نوشتن در جامعه مجازی ایران آوردم. به عنوان حسن ختام مطلب، چیزی که برای من جالب‌ه نوع سازگاری مغز با این روش‌ها و مناسبت استفاده از اوناست! این سه (یا در اصل چهار) روشی رو که اینجا شرح مثال زدم، من در زندگی روزانه خودم بسیار استفاده می‌کنم و تقریبا هیچوقت پیش نمیاد که با هم قاطی بشن! مثلا هیچوقت نشده تو گزارش یا تکلیف درسی‌م نوشتار یا جمله‌بندی‌م از نوع اول خارج بشه، برای نامه‌های اداری حتی گاهی به رئیسم مشورت می‌دم یا اینجا معمولا پیش نمیاد که نوشتارم از محاوره خالص خارج بشه… نوع دوم رو هم برای بحث‌های جدی‌تر مطالب طولانی مثل همین موضوع (یا بحث اخیر)و البته بازم در فضای مجازی استفاده‌ می‌کنم. مثلا این مطلب رو به روش اول یا سوم نوشتن برام خیلی سخت بود، ولی الان که دارم تقریباً توضیح متفرقه می‌دم مشکلی با محاوره محض بودن‌ش ندارم و حتی خود به خود و با توجه به اینکه دارم برای ایرماگ می‌نویسم، روی این حالت سوئیچ شدم :). از اون طرف وقتی محتوا علمی باشه اینطوری نوشتن برام خیلی سخت می‌شه!
MacBook Pro 990:
13" Unibody, CPU: 2.26GHz, RAM: 5 GB, SSD: 250GB, HDD: 1TB
OSX 10.15.3
•••
iPhone 4S: 32GB
iOS 9.5.3
•••
iPhone 7Plus: 128GB
iOS 14.2
•••
iPad Air 2: 64GB-4G
iOS 14.2
نماد کاربر
Amir_S
Site Admin
 
پست‌ها : 1794
تاریخ عضویت: 16 ژانویه 2010, 22:00
محل سکونت: تهران

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Arzhang » 13 اکتبر 2015, 20:14

امیر جان. موضوعی را باز کرده‌ای که بسیار پیچیده است چون یک سویش به خط فارسی برمی‌گردد که یک آش در هم جوش و رسم‌الخطی پر از اختلاف و تناقض دارد، و سوی دیگرش به چیزی برمی‌گردد که به آن لحن می‌گویند. همان طور که خودت هم اشاره کرده‌ای، شاید حتی لازم نباشد افعال را شکسته بنویسی، اما بتوانی لحن محاوره‌ای را منتقل کنی: «من شوهر خاله‌ام خلبان است». از نظر دستوری، آن «من» اول جمله بلاتکلیف است و حداقل من نمی‌دانم چه نقشی باید به آن داد. اما این ترکیب، بسیار در محاوره به کار می‌رود. یا مثلاً به کار بردن اصطلاحاتی مثل «بهش» که اصلاً غلط نیست اما در متن کتابت چندان کاربرد ندارد. حتی گاهی محاوره را غنی‌تر از کتابت می‌توان دید، چنان که شاملو هم می‌گفت: «دو تا پسر بچه را دیدم که برادر بزرگه دست کوچکه را گرفته بود.» این ترکیب در محاوره کاربرد دارد اما ترکیب دستوری‌اش غنی‌تر از کتابت است.
می‌خواهم بگویم این موضوعی که مطرح کرده‌ای را باید از هر دوی این منظر نگاه کنیم: رسم‌الخط (آیین نگارش) و لحن. مثلاً نثر جلال آل احمد را می‌توان به نوعی از جمله نثرهایی دانست که حتی جاهایی که دارد به شیوه‌ی کتابت هم می‌نویسد، به محاوره می‌زند. یا مثلاً آن چیزی که در بند بالایی تحت نام «لفظ قلم»‌ نوشتی، به نظرم شیوه‌ی نگارش پیرمردان بازنشسته‌ی ثبت‌احوال است بیش‌تر.
همیشه با خودم فکر می‌کنم این خارجی‌هایی که زبان فارسی را آموخته‌اند و خوب هم یاد گرفته‌اند، واقعاً با این عدم ثبات و بی‌انضباطی خط و زبان فارسی چه طور کنار آمده‌اند؟ شاید در نگاه اول، این یک عیب باشد (ما حتی در دوره‌ی شکوفایی علمی کشورمان، اکثر کتاب‌های علمی‌مان به زبان عربی بوده است) اما از سوی دیگر، همین ویژگی سبب شده زبان فارسی تا حد شاید بی‌نظیری منعطف باشد و بتوان با آن بازی‌های ادبیاتی کرد و از این نظر غنی شود (ماهِ خورشیدنمایش ز پس پرده‌ی زلف/آفتابی‌ست که در پیش، سحابی دارد)
نماد کاربر
Arzhang
Site Admin
 
پست‌ها : 1447
تاریخ عضویت: 17 اوت 2009, 15:06
محل سکونت: مونترآل

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Ilia » 14 اکتبر 2015, 04:28

Amir_S نوشته است:[نمایش]
… آن پسوند‌های اضافی که چند پست بالاتر صحبت شد که کلا بحثشان جدا است، اما وقتی محاوره استفاده می‌کنیم، یک چیز‌هایی می‌آید وسط که قائده‌ای برایشان وجود نداشته و چسباندنشان هم ممکن است باعث اشتباه بشود. مثلا «درسته» ممکنه است به معنی «کامل و یکپارچه» باشد یا به معنی «درست است». برای همین تصمیم گرفتم که پسوندهایی را که ممکن این قبیل اشتباهات را ایجاد کند جدا بنویسم؛ حتی مثلا «هزار است» را برای اینکه با آن کلمه‌ای که به معنی هزار سال است اشتباه نشود، «هزارـه» نوشتم (که نشان دهد این یه کلمه دیگری است که چسبیده به اولی). البته در ابتدای کار آن کلماتی را که در نوشتار سنتی؟ هم وجود داشتند به همان شکل قدیمشان می‌نوشتم، ولی به مرور زمان برای اینکه نوشتارم شکل واحدی داشته باشد، همهٔ پسوندها را جدا نوشتم…


میفهمم چه میگویی، اما منطقت من را قانع نکرد.

جدا کردن همهٔ پیشوندها و پسوندها شاید در معدودی از موارد بسیار کم تکلیف خواندن را آسانتر کند، اما در کل چنان ساختار کلمات را زشت و منقطع می‌کند که بنظر من اصلا ارزش انجام اینکار را ندارد.

من قبلا هم به این نکته اشاره کرده بودم که اصولا فارسی در ساختن کلمهٔ جدید مشکل دارد. اینگونه منقطع نوشتن کلمات، آنرا از اینی هم که هست اخته‌تر میکند. و گذشته از آن کلمات واقعا زشت و بدقیافه می‌شوند.

شاید خرده‌گیری من مخصوصا از آن جهت بیشتر باشد که هم خطاط و هم گرافیست هستم و شکل کلمات برای من مهم است.
نماد کاربر
Ilia
Site Admin
 
پست‌ها : 6174
تاریخ عضویت: 25 سپتامبر 2006, 01:01
محل سکونت: کانادا

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Amir_S » 15 اکتبر 2015, 14:19

Pooria Azimi نوشته است:[نمایش]
Amir_S نوشته است:[نمایش]
برای شما هم اینجوری‌ه؟


بله، برای من هم بر روی سافاری مک این‌جوریه ( :arrow: استفادهٔ درست و بجا و منطقی از نیم‌فاصله :shock: :tired: :triumph: )
پ.ن: ببین املای هولناک این کلمه چقدر باعث وحشت من شد که منی که از اموجی بیزارم رو وادار کرد نصف‌شبی ۵ تا اموجی و یک troll پست بکنم تا بتون‌ه خوابم ببره...

ما در فارسی «اینطور» و «این‌طور» و همینطور «اینچنین» و «این‌چنین» رو داریم:
https://www.vajehyab.com/dehkhoda/این+طور
که ظاهرا هیچکدوم از دو حالت چسبیده و جدا، حداقل در فارسی امروز، برتری ندارند. بر این اساس «اینجوری» هم درست‌ه (=درست است)
در مورد «ه» هم، «بتون‌ه» قیاس درستی نیست! «بتونه» (هرچند با تبدیل کسره به فتحه به «ماده مرسوم برای پر کردن ناهمواری‌های سطح اشیا» تبدیل میشه) محاوره‌ٔ «بتواند»ه و یک کلمه محسوب می‌شه، ولی «اینجور است» یا «درست است» و امثال اینها دو کلمه هستند، پس باید مخفف اونها هم جدا باشه و «اینجوری ه» یا «درست‌ه» (با فاصله یا حداقل با نیم‌فاصله) منطقی‌تر به نظر میاد…
هرچند که بر اساس استاندارد فعلی، خودِ استفاده «ه» بجای «است» به کل اشتباه است.
پ.ن (خطاب به ایلیا): قبول دارم که مثلا در جمله بالا، «اشتباهه» قشنگ‌تر از «اشتباه‌ه» یا «اشتباه‌ـه» است… ولی منطق آن از این دوتا کمتر است.
پ.پ.ن: راستش آنقدر زشت بود که روم نشد بنویسم و «است» رو استفاده کردم ;)
MacBook Pro 990:
13" Unibody, CPU: 2.26GHz, RAM: 5 GB, SSD: 250GB, HDD: 1TB
OSX 10.15.3
•••
iPhone 4S: 32GB
iOS 9.5.3
•••
iPhone 7Plus: 128GB
iOS 14.2
•••
iPad Air 2: 64GB-4G
iOS 14.2
نماد کاربر
Amir_S
Site Admin
 
پست‌ها : 1794
تاریخ عضویت: 16 ژانویه 2010, 22:00
محل سکونت: تهران

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Ilia » 15 اکتبر 2015, 16:13

امیر، خودت جواب خودت رو دادی! :-)

ه‌مان‌طور ک‌ه قب‌لا گفت‌م، اس‌تدلال‌ت من‌و قانع ن‌کرد!

:-)
نماد کاربر
Ilia
Site Admin
 
پست‌ها : 6174
تاریخ عضویت: 25 سپتامبر 2006, 01:01
محل سکونت: کانادا

پاسخ: فارسی شکر است…

پستتوسط Ilia » 16 اکتبر 2015, 17:14

بیبیسی یک زمانی یک سری مقالهٔ آموزشی مفید در مورد خبرنگاری منتشر می‌کرد که این یکی از آنهاست:
http://www.bbc.co.uk/academy/persian/la ... 2112134414

پی‌دی‌افش را هم برای کسانی که دسترسی‌شان سخت است اینجا می‌گذارم. مقالهٔ مفیدی است.

----
این هم آدرس صفحهٔ اصلی زبانشان است:
http://www.bbc.co.uk/academy/persian/language
----

این نوشته هم بطور خیلی ساده فرق «هست» و «است» را بیان می‌کند:
http://www.bbc.co.uk/academy/persian/la ... 2112134460
پیوست‌ها
WriteSimple.pdf
(182.95 KiB) دانلود 361 بار
نماد کاربر
Ilia
Site Admin
 
پست‌ها : 6174
تاریخ عضویت: 25 سپتامبر 2006, 01:01
محل سکونت: کانادا

قبلیبعدی


بازگشت به خط، زبان و قلم‌سازی


کاربران حاضر در این انجمن: بدون کاربران آنلاین و 1 مهمان