این پاسخ را به شیوه اصطلاً لفظ قلم خواهمنوشت.
ضمن تأیید فرمایشات جناب بهنام در خصوص ارتباط گفتار و نوشتار و تأثیرگیری آن دو از یکدیگر، و با پذیرش پیچیدگی موضوع، توضیحات ذیل* را ضروری میدانم.
همانطور که پیشتر اشاره گردید، اینگونه به نظر میرسد که امروزه، با افزایش بکارگیری فناوریهای پیشرفته ارتباطی و شبکههای اجتماعی مجازی، در بسیاری از ارتباطات روزمره مردم، نوشتار جایگزین گفتار گردیدهاست. از سوی دیگر همانگونه که در این چند سطر مشخص است، این سبک نوشتاری متداول، برای گفتگوی روزمره و صمیمانهٔ مردم چندان مناسب نیست. لذا احساس بنده ایناست که باید چیزی در این میان قرار گیرد که شاید عبارت «نوشتار عامیانه» عنوان مناسبی برای آن باشد. البته منظور از «باید» در جمله فوق الزام جامعه به گونهٔ مشخصی از نوشتار نیست؛ بلکه بیانگر احساس نیاز و به تبع آن پیشبینی حرکت فرهنگ و زبان فارسی به سوی ایجاد گونهٔ جدیدی از نوشتار است.
نمونه چنین دستهبندیهایی را در نوشتار متداول امروز نیز میتوان مشاهده نمود. به عنوان مثال میتوان به نوشتار مخصوص نامههای اداری اشاره کرد که پر از جملات کلیشهای و کلمات ثقیل است. یک نمونه از آن کلمه «ذیل» است که در سطور بالا با علامت ستاره مشخص گردیدهاست و گویا در اصل به معنی «پیوست» و «پانویس» و مانند اینها بودهاست، اما امروزه معادل «زیر» نیز در نظر گرفته میشود. یا واژه «درب» که نسل امروز آن را معادل رسمی «در» میداند. همچنین میتوان به عباراتی نظیر «مراتب جهت استحظار و صدور دستور اقدام مقتضی به حضور ارسال میگردد» نیز اشاره نمود که بسیاری از کلمات آن زاید بوده و میتوان آن را بسیار سادهتر نیز نوشت.
بنابراین همانگونه که در نوشتار متداول فعلی گونههایی نظیر «نامهنگاری» وجود دارد، به نظر میرسد که شرایط امروز جامعه طالب گونهی جدیدی از نوشتار باشد.
چیزی که در چند خط بالا خواندید را اسمش را میگذارم نوشتار متداول، در آن نوع نوشتار کلمات کاملا صحیح نوشته میشود؛ همچنین قواعد نگارشی مثل ترتیب قرارگیری فعل و فاعل و… بدرستی رعایت شود. مثلا چیزی شبیه جمله اول این پاراگراف را که در آن مفعول رفته بعد از فعل یا دو تا «را» دارد، نخواهید دید. همینطور کلماتی مثل «تا» یا «مثلا» که در جمله قبل بود را در آن روش مناسب نمیدانند و معمولا سعی میشود که از آنها استفاده نشود. حتی اگر جملهای به مثلا «میگردد» ختم شده باشد، جمله بعدی را با «میشود»ختم میکنند تا از کلمات تکراری استفاده نکرده باشند. اما در این نوع دوم که از اول این پاراگراف شروع کردم، خیلی به این قواعد توجه نمیشود یا بهتر بگویم، کمتر توجه میشود. در نتیجه جای کلمات عوض میشود و ممکن است چیزی که معمولا در نوشتار به قرینه حذف میشود را نگاه داریم یا برعکس. در واقع شاید بتوان اینطور گفت که قالب جمله بصورت محاوره ساخته میشود و در زمان نوشتن، همانها بصورت صحیح نوشته میشوند و در این بین ممکن است بنا به نیاز تغییراتی داده شود تا نوشتن صحیحتر یا خواندن سادهتر بشود.
چند مثال دیگر: معمولا در نوشتار «ب» از ابتدای افعال مضارع امری مخصوصا در سوم شخص حذف میشود، ولی در گفتار معمولا اینطور نیست. «اینطور» را در نوشتار متداول معمولا «اینگونه» مینویسند. و…
اما حالت سوم محاورهایه که عیناً و کاملاً به نوشتار تبدیل شده، مثلا عبارت «اینجا خونهمونه» تو روش قبلی ممکنه به «اینجا خانهمان است» یا حتی برای خوانا بودن بیشتر «اینجا خانه ما است» نوشته بشه، یعنی تو اون روش علاوه برا نوشتن درست کلمات و «وند»ها، ممکنه بعضی جملهها رو کلا به نوشتار متداول هم تبدیل بکنیم. البته اینجا همچنان به بعضی اصول پایبند هستیم، مثلا درسته که بجای «خانه» از «خونه» استفاده میکنیم، ولی مثلا «رویِ» رو نمینویسیم «رویه» یا «رویه»؛ یا زبونم لال! «آقا» رو دیگه «عاقا» نمینویسیم. یا هرچند معمولا سعی میکنیم بجای «است» از صدای «ـِ» استفاده میکنیم و بصورت «ه» مینویسیم، ولی وقتی مثلا تو عبارت «فلانی خانه است» نمیشه «است» رو با «ه» عوض کرد، بجاش «هست»نمیداریم و همون طور که گفته میشه، مینویسیم: «فلانی خونهست».
البته این قواعد و تقسیمبندیها کاملا من درآوردیه و به عنوان نمونههایی از روشهای متداول (و نسبتاً صحیحتر) نوشتن در جامعه مجازی ایران آوردم. به عنوان حسن ختام مطلب، چیزی که برای من جالبه نوع سازگاری مغز با این روشها و مناسبت استفاده از اوناست! این سه (یا در اصل چهار) روشی رو که اینجا شرح مثال زدم، من در زندگی روزانه خودم بسیار استفاده میکنم و تقریبا هیچوقت پیش نمیاد که با هم قاطی بشن! مثلا هیچوقت نشده تو گزارش یا تکلیف درسیم نوشتار یا جملهبندیم از نوع اول خارج بشه، برای نامههای اداری حتی گاهی به رئیسم مشورت میدم یا اینجا معمولا پیش نمیاد که نوشتارم از محاوره خالص خارج بشه… نوع دوم رو هم برای بحثهای جدیتر مطالب طولانی مثل همین موضوع (یا بحث اخیر)و البته بازم در فضای مجازی استفاده میکنم. مثلا این مطلب رو به روش اول یا سوم نوشتن برام خیلی سخت بود، ولی الان که دارم تقریباً توضیح متفرقه میدم مشکلی با محاوره محض بودنش ندارم و حتی خود به خود و با توجه به اینکه دارم برای ایرماگ مینویسم، روی این حالت سوئیچ شدم
. از اون طرف وقتی محتوا علمی باشه اینطوری نوشتن برام خیلی سخت میشه!