من تصور میکردم صحبتهایی که قبل از این در این صفحه شده است، یک گوشههایی از بحث را روشن کرده است اما گویا اشتباه میکردم. از شوخی من و ایلیا که بگذریم (که یک جور گپ دوستانهی ماست) کلاً نکاتی که دربارهی یای اضافه مطرح است را میشود به دو دسته خلاصه کرد:
دستهی اول کسانی که معتقدند آن همزه، اصلاً همزه نیست و آن طور که امیر هم اشاره کرده است، شکلی از اشکال «ی» است.
دستهی دوم کسانی هستند که میگویند بهتر است برای سادهسازی نگارش زبان فارسی (که همینجوریاش چندان هم ساده و کم اشکال نیست) این یای اضافه را به همان صورتی که شنیده میشود بنویسیم.
دستهی اولیها ادلهای که میآورند اینهاست:
۱- در نگارش قدیم، همزه (یا هر چی که اسمش را بگذاریم) به کار میرفته است و دلیلی ندارد آن را تغییر دهیم.
پاسخ دسته دومیها: این نوع نگارش، مشکلات و ناواضحیهایی را همراه خودش دارد که اتفاقاً در نگارش قدیم دیده میشود. قدما برای «یِ» و «ای» هر دو از این نویسه استفاده میکردهاند که این خودش خواندن را دچار دشواری میکند. از دید دسته دومیها دلیل ندارد اگر قدما کاری را غلط انجام میدادهاند ما ادامهاش دهیم و این که شما علامتی را بگذاری که معلوم نباشد «ی» است یا «ای» امروزه یک غلط به حساب میآید. شاید در قدیم غلط به حساب نمیآمده. در قدیم، زینت یک متن از اهمیت بالایی برخوردار بوده است برای همین است که سرکش «گ» را هم نمیگذاشتهاند. تمام علائم دستوریای که ما امروزه استفاده میکنیم (اعم از نقطه و ویرگول و گیومه و پرانتز و غیره) همهشان در متون قدیم غایب است. پس تغییر دادن آیین نگارش، امری پذیرفته از طرف همهی ماست. این همزهی مشکلساز هم جزو همین دسته است. علامتیست که حتی در مورد اسمش ما توافق نداریم. دسته اولیها میگویند این همزه نیست که، یک «ی» است که گرفتهایم کوچکش کردهایم. البته این یک ادعای اثبات نشده است. در تمام متون کهن اگر دقت کنید، همزه و این یای کوچک شده، به یک شکل نوشته شدهاند و همین باز خودش دشواری با خودش آورده است. یعنی یک همزه داشتهایم که نقش آواییاش مشابه «ع» است یعنی یک سکتهی آوایی با خودش دارد (مثل کلمهی علائم) و یک چیز دیگری داریم که صدای ی میدهد اما شکلش شبیه آن همزه است ولی همزه نیست و طبق ادعای امیر، صورت سوم «ی» است. ما دسته دومیها میگوییم در راستای همان شفافیتی که گویا همهی ما به آن اعتقاد داریم (که اگر نداشتیم باید کل علائم دستوری را قبول نمیکردیم) بهتر است این شبه همزه را به همان صورتی که واقعاً ادا میشود بیاوریم که به آموزش زبان و نیز سادهتر شدن الفبا و منطقیتر شدن آن کمک میکند. در اینجا دسته اولیها ایراد دومی را وارد میکنند:
۲- این نوع نگارش زیبا نیست.
پاسخ دستهدومیها: خب هر عزیزی که در هنر و زیباشناسی دستی بر آتش داشته باشد میداند که این ادعا چندان قابل بحث نیست چرا که معیارهای زیباشناسی نه فقط از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر بلکه در بین آدمهای یک فرهنگ هم حتی متفاوت است. من حدوداً دوازده یا چهارده ساله بودم که بدون این که ایرماگی وجود داشته باشد و اصلاً چیزی دربارهی یای اضافه و همزه بدانم، کتابی (فکر کنم از مهشید امیرشاهی) به دستم رسید که اوایل دههی پنجاه و یا اواخر دههی چهل چاپ شده بود و در آن اولین بار با «یای اضافه به صورت ی» آشنا شدم. دیدم این چه قدر زیباست و به نظرم این نوع نگارشی که تا به حال ندیده بودم برایم خیلی قشنگ آمد. خب شما میتوانید مثل امیر عزیز فکر من را خندهدار بدانید و سطح زیباشناسی من را سطح پایین ارزیابی کنید اما این ادعا، در حد نظری مختص به شما باقی میماند و نمیتوانید آن را اثبات کنید. آیا میتوانید اثبات کنید که زیباشناسی ما درستتر از لببشقابیهای آفریقاست که فکر میکنند اگر زنان یک سینی به لبشان ببندند زیبا میشوند؟ پس از نظر ما دستهدومیها پیش کشیدن بحث زیباشناسی در این مورد نه تنها جایگاهی ندارد بلکه کلاً بحثی بسیار مشکوک است: الف - جایگاه ندارد چون ما انسانها امروزه درستخوانی متن برایمان از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است چون به اهمیت اسناد بیشتر پیبردهایم و میدانیم که باید حتیالامکان آن را طوری نوشت که در طول تاریخ بیشترین استناد را بتوان به آن کرد. ب - مشکوک است، چون حداقل من یک نفر توی کَتم نمیرود که «همهی» را زشت بدانم اما «همهای» را زیبا. و البته کماکان جا برای تخطئهی گفتهی ما دستهدومی باز است که بگویند: «حالا این ی رو بذار، مشکل نگارش فارسی حل شد؟» به کسانی که این طور وارد بحث میشوند من هیچ پاسخی نمیدهم و اصولاً با آنها وارد گفتوگو نمیشوم.
اما بحث وقتی پیچیدهتر میشود که دوستی مثل امیر عزیز ادعا میکند که:
Amir_S نوشته است:[نمایش]هٔ را با هء مقایسه کردن هم خنددار است! این دو کاراکتر حتی شکلشان هم یکسان نیست!
در این مورد امیر جان شما بهتر از من میدانی که در این فونت (فانت / قلم)ی که به کار بردهای حرفت درست است اما سالها (همان دورهای که من محصل بودم و ایلیا و احمد عزیز نیز هم) بین اینها فرقی وجود نداشت. ما همهاش به اینها همزه میگفتیم و توی کتابهای درسی و کتابها و روزنامهها هم از یک کاراکتر مشابه برای اینها استفاده میشد. این که طراحان قلم، الآن دارند روی این کار میکنند که این دو تا کاراکتر را از هم جدا کنند دقیقاً تأیید وجود اشکالیست که من به آن اشاره کردم: شباهت دو کاراکتر نامشابه و اشتباه گرفتنِ آنها با هم یعنی همزه و ی. شما (نه شخص شما، افرادی مثل شما) که متوجه شدهاید باید بین اینها تمایز دهید و دو کاراکتر جدا معرفی کنید، خب چرا کار را پیچیده میکنید؟ بگذارید همان ی را استفاده کنیم.
این سؤال چنان از نظر امیر (و شاید دوستان مدافع) احمقانه به نظر میرسد که گفته است:
Amir_S نوشته است:[نمایش]ارژنگ جان! این حرفت مانند این است که بگویی [...] ـهـ عدد 8 لاتین است
خب البته چنین ادعایی واقعاً ابلهانه هم هست اما چه ربطی به بحث ما دارد؟ مگر ما بین ه و 8 چنین مشابهت و خلط مبحثی را داریم که بگوییم اینها یکی هستند؟ در مورد «هٔ» و «ئ» این بحث وجود دارد که بسیار شبیه به هم و از یک زبان و مایهی مشکلاند. مشابهت این دو نویسه مشکلی را با خودش آورده که اتفاقاً به همین استدلال امیر (و دوستان مدافع) برمیگردد و آن وقتیست که برای «ئ» از «ی» استفاده میشود و مثلاً تئاتر که تلفظ تقریباً عین به عین از فرانسهی théatre است را تیاتر مینویسند که ممکن است tiatr خوانده شود و باز مشکلی به مشکلات ما در الفبای فارسی اضافه کند.
و اما گذاشتن آن یای همزهنما روی «ه» یک مشکلی را در آینده (و شاید همین حالا) هم به وجود آورده است. وقتی آن را به این صورت مینویسیم، خیلی وقتها نگارنده از روی تنبلی و عجله، نادیدهاش میگیرد بنابراین در بسیاری از متنها دیده میشود که مانند تنوین حذف میشود. بسیار پیش میآید که ما مینویسیم «مثلا» و آن را «مثلن» میخوانیم. نوشتن یای اضافه، همین الآنش هم توسط خیلیها نادیده گرفته میشود و بیم آن میرود که مثل الف مقصوره در «حتی» و تنوین در «حتما»، غیب شود و مشکلی که با خودش میآورد بسیار بدتر از آن الف مقصوره و تنوین است چون این «ی» علامت مضاف و مضافٌالیه است و نبودنش حتی معنی جمله را میتواند دگرگون کند. بنابراین نوشتههای امروزهی ما ممکن است روزگاری در سایت ایرماگِ دیگری گذاشته شوند تا آدمهای باذوقی مثل ایلیا زور بزنند که بخوانندشان. چنین چیزی برای ثبت معلومات یک فاجعه است. معلوماتی که امروزه به سرعت در حال افزایش است و با قدما تفاوت نجومی دارد. از طرفی نمیشود مردم را مجبور به گذاشتن آن همزه کرد. آنها کار خودشان را میکنند. اما ممکن است در جواب بگویید: «کسی که همزه را یادش برود، آن ی را هم یادش میرود بگذارد». شواهد نشان میدهد که این ادعا درست نیست. در نوشتههای جوانان امروز که «مالِ من» را مینویسند «ماله من» و نوشتههایشان مملو از غلطهای املاییست دیده میشود که هیچگاه یای نسبت در آخر کلمات را حذف نمیکنند و حتی برخی مواقع به آن اضافه هم میکنند و به جای «نشانهای» مینویسند «نشانهایی». به این ترتیب احتمال حذف یای اضافهای که به صورت «ی» نوشته میشود، یعنی به صورت یک حرف رسمی و نه یک چیز اضافه شده (مثل تنوین و الف مقصوره)، بسیار کم است.
و به عنوان نکتهی آخر برمیگردم به احمد عزیز که میگوید:
Ahmad نوشته است:[نمایش]... بدلیل آنکه ما در دوران مدرسه اینچنین آموخته بودیم...
راستش من هم مثل احمد این طوری آموخته بودم و عادت کرده بودم اما خصوصاً به دلیل آخری که آوردم، قانع شدم که نظرم را عوض کنم. افزون بر این همان طور که قبلاً هم گفتم، فارسیِ امروزه را عموماً این طوری مینویسند و من دلیلی نمیدانم که با این گرایش مخالفت کنم. اما در عین حال، گذاشتن علامت مضاف و مضافٌالیه را واجبتر از این بحث میدانم و اگر کسی آن را روی ه بگذارد و به صورت هی ننویسد، چندان اذیتم نمیکند که اصلاً ننویسد. کتابهای من هم برخیشان را ویراستار همزه گذاشته است و برخی را ی، و با هیچکدامشان مشکل اساسی ندارم چون حداقل متن قابل خواندن است.
در آخر یک سؤال ساده میپرسم و این نوشتهی دراز را تمام میکنم. فرض کنید دارید به یک خارجی فارسی درس میدهید. او حروف الفبا را میداند و قواعد چسبیدن همهی آنها را بلد است اما از این قصهی یای اضافهی ما بیاطلاع است (این یک فرض است دیگر). به او میگویید بنویس «همهی ما» و او آن را همین طوری که من نوشتهام مینویسد چون منطقاً با خودش فکر میکند باید این طور نوشت. بعد شما بهش میگویید که نه، باید این را بنویسی «همهٔ ما» و او از شما میپرسد: «چرا؟» شما میگویید: «خب این را این طوری مینویسند دیگر». او میپرسد: «آخر چرا؟» و شما پاسخ میدهید: «این طوری قشنگتره». او اگر جواب بدهد: «این که من نوشتهام قشنگتره که» آن وقت چه فکر میکنید؟ آیا فکر نمیکنید تکیه کردن بر زیباییشناسی معیاری نااستوار است؟ آیا فکر نمیکنید آنچه او میگوید منطقیست و آنچه شما میگویید منطقش میلنگد؟