حالا بدبختی اینه که فعلاً تنها کاری که من میتونم بکنم همینه که باهاش عکس یادگاری بگیرم! که تازه برای این کار هم آیمک قدیمیام به نظرم فتوژنیکتر میاد!
فعلاً ماهها طول خواهد کشید تا بهش عادت کنم و اون رو آن طوری که واقعاً برام کاربرد داشته باشه تنظیم کنم. من خودم رو مثل یک تازه وارد احساس میکنم که خیلی چیزها رو باید از اول یاد بگیرم. نه فقط در مورد خود سیستم عامل بلکه چیزهایی که روش سوار خواهم کرد. خلاصه اسباببازی خوبی برای ماههای سرد زمستان برای خودم دست و پا کردهام!
چیزهای تازه خرده خرده به چشمم میرسند. مثلاً در همین نوشته متوجه یک رفتار جدید از CoreText پلنگ برفی شدم. وقتی اِعراب و حرکت در بالای کلمه از حوزهٔ خط فراتر میرود و به خط بالا نفوذ میکند، کل کلمه یک درجه از کرسی پایین تر مینشیند تا از این امر پرهیز شود. به عنوان مثال همین «مثلاً» یک درجه از کرسی پایینتر مینشیند تا «ً» به حوزهٔ خط بالاتر وارد نشود. ضمناً سیستم جدید برای اِعراب GPOS دارد. یعنی مثلاً یک «َ» به تنهایی در یک ارتفاع مینشیند و وقتی بعد از الف تایپ شود ارتفاع دیگری میگیرد که با ارتفاع الف مطابق باشد. «اَبزار» البته به قلم مورد استفاده بستگی دارد که در این مورد فکر میکنم اریال باشد.
خلاصه دارم ذره ذره چیز کشف میکنم! مشغلههای کنونی من تنها به خود کامپیوتر محدود نمیشود. «محیط کار» کاملاً عوض شده است و کلی مرا به دردسر انداخته. مثلاً امروز بعد از نوشتن این مطلب خیال دارم به مغازه بروم و یک چراغ بخرم! این صفحهٔ شیشهای لامصب همه چیز را منعکس میکند و اگر انعکاس یک چراغ یا منبع نور باشد برای من وافعاً غیر قابل تحمل است. صفحه هم قربانش بروم آنقدر بزرگ است که تمام فضای اتاق در روبروی خودش را تا بناگوش منعکس میکند. پس تنها جایی که برای من برای منبع نور باقی مانده است بر دیوار پشت کامپیوتر است و در آنجا من چراغی ندارم. باید بروم یک چراغ بخرم و در آنجا نصب کنم!
نکتهٔ دیگری هم از مشاهدات اولیهٔ خودم بگویم که فکر میکنم به این تاپیک بیشتر مربوط میشود.
***
نصب کردن فانت روی مک همیشه مثل آب خوردن بوده است و پاک کردن فانت همیشه مکافات. این در پلنگ برفی ابعادی چند برابر پیدا کرده است بویژه از این رو که بر خلاف تایگر، کشهٔ فانت تنها در یک محل حفظ نمیشود و نکتهٔ مهمتر اینکه منبع کشه کردن فانت هم تنها از فانتهای نصب شده ریشه نمیگیرد.
ببینید من روی این کامپیوتر دو روزهام هیچ چیزی نصب نکردهام. تنها کاری که کردهام این است که درMail حسابهای ایمیلم را فعال کردهام و پوشهٔ کل backup هارد کامپیوتر قبلیام را یکجا به هارد درایو این مک منتقل کردهام تا سر فرصت خرت و پرتهای موجود در آن را بررسی کنم و اگر لازم دیدم استفاده کنم. اما فعلاً حتی یک فایل از آن پوشه را باز نکردهام. فقط آن را به هارد منتقل کردهام. همین.
کار دیگری هم که کردهام این است که به محض اینکه متوجه شدم تاهوما در اینجا هم تاراج میکند، آن را ناکار کردم.
حالا وقتی در صفحات وِب فارسی سیاحت میکنم، متوجه میشوم که آثار تاهوما هنوز موجود است و باعث جدا شدن حروف از هم میشود. این تا حدی قابل پیشبینی بود چون مک به این سادگیها از کشهٔ فانت خود دست نمیکشد. چیز جدیدی که متوجه شدم خیلی ترسناکتر است و تا حدی هم شاید پاسخگوی رمز مشکل پاک کردن Trash در پلنگ باشد که دیدهام در ایرماگ در این باره بسیار گفتگو شده است.
من به دلایلی تصمیم گرفتم که آن پوشهٔ backup که عرض کردم را از مک جدید delete کنم چون فکر کردم وجود آن در هارد حواس مرا پرت میکند و اولویتهای مرا در تنظیماتی که میخواهم روی کامپیوتر اجرا کنم مخدوش میکند. این است که گفتم اصلاً پاکش کنم که حواسم را پرت نکند.
با نهایت تعجب دیدم که این پوشه که اصلاً باز نشده بود، هیچ چیزی در درون آن دست نخورده بود و هیچ فایلی از آن استفاده نشده بود را سیستم حاظر نیست پاک کند چون بعضی از فایلهایش را دارد استفاده میکند! از نمونه فایلهایی که سیستم پاک نمیکرد قلمهای سری ایکس بود که در جایی در آن پوشه قرار دارند. من سعی کردم بفهمم آخر چطور قلمی که نصب نشده است از کشهٔ سیستم سر درآورده است و تنها چیزی که به عقلم رسید این است که من وقتی حساب های Mail را رو به راه کردم، طبعاً کلی ایمیل از سرور دانلود کرد. هزاران ایمیل که در طول سالها نوشته یا دریافت کرده بودم. خب شاید -مطمئنم- در یکی از آن ایمیلهای سه چهار پنج سال پیش از XB Zar یا قلم دیگری از سری ایکس استفاده کرده بودم.
البته این ایمیلها را من روی کامپیوتر باز نکردهام که بخوانم. ولی اطلاعات مربوط به ساختار متن این ایمیل ها در سیستم عامل ضبط شده است و چون یکی از این اطلاعات مربوط به نوع قلم استفاده شده بوده است، سیستم خودش رفته تمام هارد خودش را گشته و در پشت کوه آن قلم زر خفته در انبار را پیدا کرده و از آن برای خودش یک کشه دست و پا کرده است. حالا که میخواهم آن را پاک کنم، به من اجازه نمیدهد!
نتیجهٔ اخلاقی این که اگر نمیخواهید فانتی را در سیستم مک نصب کنید، آن را در هیچ جای هارد درایو به حال خودش تنها نگذارید. سیستم آن را پیدا میکند و از آن برای خودش کشه درست میکند. این امر اگر در زبان لاتین حتی به چشم هم نیاید، در زبان فارسی به جدا از هم نوشتن حروف منجر میشود چون حروفی که همگی از یک قلم واحد نیامدهاند به یکدیگر نخواهند چسبید. پس برای فانتی که نمیخواهید نصب کنید و نمیخواهید به دور بریزید،یک zip ایجاد کنید و اصل فانت را Trash کنید تا برای شما عواقب ناخواسته نداشته باشد.
البته به احتمال صد در صد تا زمانی که شما این ابتکار را به خرج بدهید، کار از کار گذشته است و سیستم از آن برای خودش کشه درست کرده است. این امر با یکبار پاک کردن کشهٔ فانت رفع میشود. مهم این است که قبل از پاک کردن کشهٔ سیستم، مطمئن شوید که هیچ فانت نصب نشدهای را بطور فایل فانت و دست نخورده در هیچ جای هارد درایو به حال خودش رها نکردهاید و حتماً آن را به zip تبدیل کرده (یعنی غیر قابل استفاده برای سیستم) و اصل آن را به Trash فرستاده اید. سیستم عامل از این رو trash را خالی نمی کند که از فایل ها قبل از آنکه به trash فرستاده شده باشند برای خود کشه درست کرده است. سیستم از فایلی که در trash قرار دارد برای خود از نو کشه درست نمیکند.
این است که کاری که من خواهم کرد این است که ابتدا همهٔ فانتهای موجود در هارد درایو را که نصب نشدهاند ابتدا به zip تبدیل میکنم و اصل فایل را به زباله دانی منتقل خواهم کرد. البته من این کار را نمیتوانم بکنم چون کارم فانت سازی است! ولی اکثر شما میتوانید بکنید. وقتی این کار را کردید کشهٔ فانت سیستم را پاک کنید و به احتمال زیاد مشکل جدا نوشتن حروف از یک سو و مشکل پاک کردن trash -دست کم در مورد فانت- از سوی دیگر حل خواهد شد.
برای پاک کردن کشه هم من مقالهای در MacWorld پیدا کردم که راه حلی در سطح ترمینال عرضه کرده است. ترمینال را باز کنید و این فرمان را وارد کنید:
sudo atsutil databases -remove
بعد هم یک restart کلک قضیه را خواهد کند.
http://www.macworld.com/article/139383/ ... clear.html