Iranian Macintosh User Group

Arzhang نوشته است:[نمایش]

علی جان خیلی بهت تبریک می‌گم.
اولین کتاب، خیلی ذوق برای آدم داره و امیدوارم تجربه‌ی چاپش و استقبال ازش اون‌قدر خوب باشه که ترغیب‌ات کنه باز هم ادامه بدی.
پیروز باشی

ممنونم ارژنگ جان

سلام دوستان نخستین کتاب چاپی من با عنوان «از عالم بالا تو‌ را صدا می‌زنند» در آستانه انتشار هست. قراره تا چند روز دیگه به امید خدا از زیر چاپ دربیاد. فعلا در مرحلهٔ پیش‌خرید هست. متاسفانه فعلا امکان ارسال به خارج از ایران نیست و فعلا هم قصد ارائه نسخه الکترونیکش رو ندارم. اما به هر حال، در لینک زیر ...

Arzhang نوشته است:[نمایش]

…نمی‌فهمم یک همچین چیز کاربردی‌ای واقعاً چه شاخی به کسی می‌زده…

ارژنگ جان امیدوارم راه‌حل خوبی برای این قضیه وجود داشته باشه؛ اما از این تکه متنت خیلی خوشم اومد و کلی خندیدم. خیلی اصطلاح قشنگی بود

nasraa نوشته است:[نمایش]

این سازنده های شبکه های مجازی خصوصی هم که استعفا دادن . ما موندیم با لپ تاپ چه خاکی به سرمون بریزیم.!

نصرا جان متوجه منظور شما نشدم. داستان چیست؟

Mehdizadeh نوشته است:[نمایش]

بله
هَوَل به شخصی میگویند که برای داشتن ارتباط با جنس مخالف دست به هرکاری میزند

ممنون، خب امروز یک کلمه جدید یاد گرفتم اما نمی‌دانم چه معادلی در انگلیسی می‌تواند داشته باشد. امیدوارم دوستان دیگر بتوانند راهنمایی کنند.

Mehdizadeh نوشته است:[نمایش]

سلام
هَوَل به انگلیسی؟
با تشکر

آیا منظور شما این واژه است؟

درود بر ارژنگ عزیز. بحث فرسایشی خوب نیست اما این صحبتی است که حداقل از دید من، نکات جالبی دارد و به‌شخصه نه قصد آزار رساندن دارم نه آزار دیدن :) به هر حال در روزگاری که خطاهایی مثل هکسره و خلط حروف با صورت‌های مختلف و آواهای یکسان و چیزهای من‌درآوردی مثلِ مثلن و اصلن را می‌بینیم، بحث نوشتن هٔ یا ه‌ی...

پیشنهاد می‌کنم «رادیو نواحی» را دنبال کنید و آلبوم‌هایش را بخرید:

https://radionavahi.com/music/khadijeh-razdari/

با داسی در دست… مرد، با داسی در دست راست که قطره‌های خون از آن می‌چکید، عرق پیشانی‌اش را با پشت آستین دست چپش پاک کرد. فکر می‌کرد کار درست را انجام داده، اما سوزی در ته معده‌اش ناآرام‌اش کرده بود. نه ادامه زندگی برایش خوشایند بود و نه آماده بود تا مرگ را با آغوش باز بپذیرد. آن حس شرمساری با خون شست...

سپاس سعید عزیز!

این یکی کردن ة و هٔ در بعضی فونت‌ها، خیلی کار غیراصولی‌ای بوده که اثرات ناخواستهٔ زیادی ایجاد کرده. مثلا طرف کتابش را با فونت تایمز تایپ کرده و دایرة المعارف و تذکرة الاولیا و آیهٔ قرآن درست تایپ شده‌اند؛ اما بعداً در کتاب، فونت را مثلا بی نازنین انتخاب کرده‌اند و شده دایرهٔ المعارف و تذکرهٔ الاولیا...

ولی این بحث زیباشناختی خط فارسی هم واقعاً داستانی است برای خودش! به نظر می‌آید که ی در ابعاد بزرگ، مثلاً برای عنوان، خیلی بدتر توی چشم می‌زند تا در سایز متن کتاب مثلاً. داستان جدا و چسبیده نوشتن هم هست که کدام خوانایی را بیشتر می‌کند و کدام زیباتر است و… در تصویر زیر، صرفاً برای امتحان، سطر اول را ب...

در آخر یک سؤال ساده می‌پرسم و این نوشته‌ی دراز را تمام می‌کنم. فرض کنید دارید به یک خارجی فارسی درس می‌دهید. او حروف الفبا را می‌داند و قواعد چسبیدن همه‌ی آن‌ها را بلد است اما از این قصه‌ی یای اضافه‌ی ما بی‌اطلاع است (این یک فرض است دیگر). به او می‌گویید بنویس «همه‌ی ما» و او آن را همین طوری که من ...

در ادامهٔ (یا ادامه‌ی!) پست قبلی، خواندن این گفت‌وگوی قدیمی با محمد زهرایی، مدیر فقید نشر کارنامه، هم بد نیست. البته این قسم کمال‌گرایی گاهی مخلّ کار اجرایی است؛ اما این نگاه زیباشناسانه و دقیق به شکل حروف و ترکیب‌بندی نوشتار، اگر گسترده می‌شد، می‌توانست به ساخت نرم‌افزارهایی بهتر برای حروفچینی/تایپ...

به نظرم فارغ از سلیقه یا عملکرد، بیشتر به بحث زیباشناختی بازمی‌گردد. همهٔ خیلی زیباتر از همه‌ی است. به نظرم زیباشناختی در نوشتار فارسی که زبانی با حروف چسبنده است و ترکیب‌های مختلف می‌پذیرد، در سالیان اخیر کمتر مورد توجه بوده است. و این امر، به نظرم ناشی از عدم توجه به سنت‌های نوشتاری فارسی به‌ویژه ...